خانه روب. [ ن َ / ن ِ ] ( نف مرکب مرخم )روبنده و پاک کننده خانه. تمیزکننده خانه. || خانه برانداز. خانه کن. مبذر. متلف : زن بچشم تو گرچه خوب شود زشت باشد چو خانه روب شود.اوحدی. || غارتگر که همه چیز را برد : در آویختش قائد خانه روب زدش بر کف پای بسیار چوب.نزاری قهستانی ( دستورنامه ).|| ( اِ مرکب ) جارو ( باصطلاح شمیرانیها ).
معنی کلمه خانه روب در فرهنگ عمید
پاک کننده و تمیزکنندۀ خانه.
معنی کلمه خانه روب در فرهنگ فارسی
روبنده و پاک کننده خانه تمیز کننده خانه .
جملاتی از کاربرد کلمه خانه روب
درس خوان ادب او ادریس خانه روب حرم او بلقیس
چون عشق خانه روب و چو مستی ستیزه گر همچون شباب غره چو شهوت هوا گزین
بنده رای گدایان درش چیپور ورای خانه روب ساکنان کوی از فغفور وخان
نبی معصوم از وجه وجوب است ز ممکن دزد غفلت خانه روب است
زن به چشم تو گر چه خوب شود زشت باشد چو خانه روب شود
بروب از خویش این خانه ببین آن حس شاهانه برو جاروب لا بستان که لا بس خانه روب آمد