تازه زا

معنی کلمه تازه زا در لغت نامه دهخدا

تازه زا. [ زَ / زِ ] ( ن مف مرکب ) تازه زاد. آنکه بتازگی زائیده باشد خواه زن بود و یا حیوان. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تازه زا در فرهنگ عمید

ویژگی آن که تازه زاییده.

جملاتی از کاربرد کلمه تازه زا

کهکشان مثلث دورترین جسمی است که می‌توان آن را با چشمان غیرمسلح رصد کرد[نیازمند منبع] و تخمین زده می‌شود حدود ۴۰ میلیارد ستاره در آن قرار دارند. در حالی که این رقم برای کهکشان راه شیری ۲۰۰ میلیارد و برای کهکشان آندرومدا ۴۰۰میلیارد ستاره است. در این کهکشان ستاره زایی شدیدی در جریان است بنابراین نواحی تازه زا و متراکمی در این کهکشان یافت می‌شود. در ضمن سحابی ان جی سی ۶۰۴ که دومین رتبه را در بزرگی و عظمت در بین سحابی‌های ستاره زا را کسب کرده و جرمی معادل ۴۰ برابر سحابی شکار چی و ۶۰۰ برابر این سحابی درخشندگی دارد.