عالم امر
معنی کلمه عالم امر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه عالم امر در دانشنامه عمومی
عالم ملکوت در ادبیات مسیحی محل سکونت موجودات آسمانی متبرک به قدرت الهی و نور خالص، و نزدیک به سرچشمه انرژی و نور هستند. در پایان بهشت دانته، دانته بالاترین سطوح ملکوتی را ادراک می کند.
این کلمه هم به عنوان اسم و هم به عنوان صفت استفاده می شود، اما empyreal یک صفت جایگزین است. واژه های علمی empyreuma و empyreumatic، ریشه یونانی یکسانی دارند.
معنی کلمه عالم امر در دانشنامه اسلامی
برخی معتقدند که در مقابل عالم خَلق که عالم محسوسات است و با حواس پنج گانه درک می شود، جهانی به نام عالم امر وجود دارد که با حواس پنج گانه درک نمی شود. بنابر نظر ملاصدرا خداوند جهان های متعددی آفریده است که همه آنها در دو عالَم خلاصه می شود: عالم خلق و عالم امر. او عالم خلق را همان دنیا و عالم امر را عالم مجردات دانسته و گفته است این عالم تنها با حواس باطنی درک می شود. برطبق تفسیر روح البیان، چون در این عالم هر موجودی به صرف امر خداوند و بی واسطه مخلوقات دیگر، موجود می شود؛ آن را عالم امر نام گذاری کرده اند.
منشاء اعتقاد به عالم امر برخی از آیات قرآن است؛ از جمله آیه ۸۵ سوره اسراء: «وَیسْأَلُونَک عَنِ الرُّ وحِ ۖ قُلِ الرُّ وحُ مِنْ أَمْرِ رَ بِّی» (درباره روح از تو می پرسند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است) و آیه ۵۴ سوره اعراف: «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ» (آگاه باش که خلق و امر از آن اوست). برای نمونه در کتاب حجت التفاسیر، ذیل آیه ۸۵ سوره اسراء از وجود دو عالم خلق و امر سخن به میان آمده است و عالم امر عالمی معرفی شده است که با حواس پنج گانه درک نمی شود. این کتاب بدن انسان را نمونه ای از عالم خلق و روح او را نمونه ای از عالم امر دانسته است.
جملاتی از کاربرد کلمه عالم امر
جلوه دوم: در توجه ذات مسعود از عالم امر و تجرید بساحت خلق و تقیید.
عالم خلقست با سوی و جهات بیجهت دان عالم امر و صفات
در عالم امر شرع شاهنشاه است وین جمله برون زپردهٔ این راه است
و از این جهت بود که بعد از آنکه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم شرح حقیقت او را خواستند حضرت بیان نفرمود، خطاب رسید که «و یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی» یعنی «از تو از حقیقت روح سوال می کنند، بگو که «روح» از امور پروردگار است و از عالم امر است».
ذاتش عین وجود است، عینش عین شهود جلوه کمال وحدت از عشوه شهود کثرت است و قوام نفس کثرت بدوام ذات وحدت، عرش رحمن بر قوایم اربع قرار گرفت، نور یزدان از هیاکل امکان ظهور یافت. الرحمن علی العرش استوی و هو بالافق الاعلی، از اطلاق بتقلید آمد، از احاطه بتجدید رسید، نسیم فیض از جهه فضل در جنبش آمد شعاع وجود بر بقاع شهود تابش گرفت، عوالم امروز خلق پیدا شد، حقایق جزو و کل هویدا گشت. الاله الخلق و الامر فتبارک الله احسن الخالقین، گوهر عقل از عالم امر پدید آورد، مایة نفس از سایه عقل شهود یافت، طبع ظل نفس شد و جسم از طبع حاصل آمد. طبایع اجسام بحکم ضرورت از هیولا صورت ترکیب یافت و عوالم ایجادبدین وضع و اسلوب نظم و ترتیب پذیرفت و اجرام منتج موالید سه گانه شد و موجب انتظام زمانه. پس از جمله موالید ثلاث جنس حیوان اکمل اجناس شد که قوة احساس داشت و نوع انسان اشرف انواع گشت که علت ابداع بود.
محبّت بر سر هر سنگ فرهاد دگر دارد چها در عالم امر است، عشق کارفرما را؟
هر دل که مقیم لامکان شد در عالم امر قهرمان شد
گفته روح از عالم امر است و امر نیست او را نسبتی با زید و عمرو
در خانقاه عالم امر و جهان نهی رای تو هست شیخ و قضا و قدر مرید
و همه اینها از صفات خدائی، و طالب آن طالب علو و کمال است و چگونه چنین طلبی ناپسندیده می باشد؟ پس مذمتی که در طلب ریاست و استیلاء رسیده است به واسطه اشتباهی است که کرده و غلطی که از او واقع شده در فهمیدن ریاست به فریب شیطان لعین، زیرا که چون به واسطه سجده نکردن بر آدم، آن لعین مطرود درگاه، و از عالم امر رانده شد حسد او را بر این داشت که در صدد اغوای فرزندان او برآید، و ایشان را نیز همچون خودش از عالم امر، و بارگاه قرب، دور افکند