طباطبائی

معنی کلمه طباطبائی در لغت نامه دهخدا

طباطبائی. [ طَ طَ ] ( اِخ ) ابراهیم از فحول شعرای عراق. تولدش در سال 1248 در نجف و وفاتش نیز در سال 1319 هَ. ق. در همان جا بوده است. او رافطرتاً میل به ادب بود، و از این رو از آغاز جوانی در پی تحصیل فنون ادب عمری صرف کرد و طولی نکشید که در شعر عربی صرف به سبک و طریقه مخصوص خویش شهرت یافت. دیوان اشعار او در سال 1332 هَ. ق. در شهر صیدابطبع رسیده است. ( معجم المطبوعات ج 2 ستون 1226 ).
طباطبائی. [ طَ طَ ] ( اِخ ) امیر فیض اﷲ فرزند غیاث الدین محمد طباطبائی قهپائی. از علمای امامیه قرن یازدهم هجری. وی از شاگردان مقدس اردبیلی ( متوفی بسال 993هَ.ق. ) بوده و از مشایخ ملا محمدتقی مجلسی ( متوفی بسال 1070 هَ. ق. ) بشمار میرفته است. او راست : حاشیه ای بر مبحث الهیات شرح تجرید. و چنانکه از «خاتمه مستدرک الوسائل » مستفاد می شود، وی از سیدحسین بن حیدربن قمر الکرکی اجازه داشته است. ( از الذریعه ج 6 ص 115 ).
طباطبائی. [ طَ طَ ] ( اِخ ) علی بن محمد. صاحب شرح کبیر موسوم به ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل در فقه امامیه. این کتاب در دو جلد با مختصرالنافع ابی قاسم حلی در تهران بطبع رسیده است. ( معجم المطبوعات ج 2 ستون 1226 ). در روضات الجنات آمده : النور الجلی. و الحبر الملی. و المجتهد الاصولی مولانا الاَّقامیر سیدعلی ابن السید محمدعلی ابن السید ابی المعالی الکبیر الطباطبائی النسب الاصفهانی المحتد الکاظمی المولد الحائری المنشاء و المقام اعلی اﷲ مقامه فی دارالسلام. صاحب منتهی المقال بعد از ترجمه و توصیف او به امثال این کلمات گفته است که هو السید الاستاد و الرکن العماد ابن اخت استادنا العلامة، یعنی به المروج البهبهانی اعلی اﷲ فی الدارین مقامه و صهره علی بنته نزد علامه بهبهانی شاگردی کرده و در کنار او پرورش و نشو و نما یافته و ذلک فضل اﷲ یؤتیه من یشاء دام مجده و کبت ضده ، مردی ثقة و دانشمند و بسیار نام آور و فقیهی فاضل و بزرگوار و جلیل القدر و یگانه روزگار و نیکخوی و سخت بردبار بود. دیرگاهی در مجلس درس او حضور یافتم و روزگاری طفیلی شاگردان او بودم :
فان قال لم یترک مقالا لقائل
و ان صال لم یدع نصالا لصائل
او را مد فی بقائه مصنفات فائقة و مؤلفات رائقه است. از آنجمله است : شرح بر مفاتیح که کتاب الصلوة آن از مسوده به مبیضه نقل شده و مورد استفاده است و آن مجلدی بزرگ است و جمیع اقوال فقها را در آن گرد آورده است. دیگر شرح بر نافع است که آن را ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل نام نهاده است. این کتاب در نهایت جودت تألیف گردیده و پیش از آن کتابی بدین تمامیت تألیف نشده است. مؤلف آنچه از دلائل و اقوال در دسترس خود داشته در آن شرح گرد آورده ، بنحوی که این منظور برای دیگران دشوار بلکه محال بوده است.دیگر از تألیفات او رساله ای است در تثلیث تسبیحات اربع در دو رکعت اخیر نمازهای چهار رکعتی و کیفیت ترتیب نماز میت که برخی از اجلای نجف از هر دو مسئله ازاستاد پرسش کرده بودند و او دام ظله در این رساله به جواب مبادرت ورزیده است. یک نسخه از این رساله که بخط شریف مؤلف نبشته شده در کتابخانه من موجود است ، دیگر رساله ای است مختصر در اصول پنجگانه شریعت اسلام که آن نیز نیکو رساله ای است. دیگر رساله ای فی الاجماع و الاستصحاب. دیگر دومین شرح بر مختصرالنافع است که ریاض المسائل را مختصر کرده و شرحی بس نیکو و دقیق است. در عبادات مسلک احتیاط پیموده تا نفع آن عام وخاص و مبتدی و منتهی و فقیه و مُقلد را در زمان حیات و پس از وفات مؤلف یکسان باشد. دیگر رسالةٌ فی تحقیق حجیة مفهوم الموافقة. دیگر رسالةٌ فی جواز الاکتفاء بضربة واحدة فی التیمم مطلقا. دیگر رسالةٌ فی اختصاص الخطاب الشفاهی بالحاضر فی مجلس الخطاب کما هو عندالشیعة. دیگر رسالةٌ فی تحقیق ان منجزات المریض تحسب من الثلث ام من اصل الترکة. دیگر رسالةٌ فی تحقیق حکم الاستظهار للحائض اذا تجاوز دمها عن العشرة. دیگررساله اصول پنجگانه شریعت اسلام که بفارسی تألیف فرموده و بعربی نقل و ترجمه کرده. دیگر رسالةٌ فی بیان ان الکفار مکلفون بالفروع عند الشیعه بل و غیرهم الا الحنفیة. دیگر رسالةٌ فی اصالة برائة ذمةالزوج عن المهر. و ان علی الزوجة اثبات اشتغال ذمته به. دیگر رسالةٌ فی حجیة الشهرة و فاقاً للشهید رحمه اﷲ. دیگر رسالةٌ فی حلیةالنظر الی الاجنبیة فی الجملة. و اباحةسماع صوتها کذلک. دیگر حاشیه ای بر کتاب معالم الاصول که در اوان کودکی قبل از بلوغ و هنگام مباحثه در آن کتاب در حواشی معالم نوشت. و آن کتاب مدوّن نشده است. دیگر حواشی متفرقه ای است که بر کتاب مدارک نوشته.دیگر حواشی متفرقه ای است که بر کتاب حدائق الناضرة تألیف شیخ ما یوسف رحمه ُاﷲ نوشته. دیگر جزئی چند است که بر مبادی الاصول تألیف الامام العلامه نوشته و ناتمام است. و غیر کتب و رسالات مذکوره حواشی و رسائل دیگر و اَجوِبه مسائل نیز فراهم آورده است. ولادت او درمشهد کاظمین ، علی مشرفیه صلوات الخافقین ، در اشرف روزها که دوازدهم ماه ربیعالاول ( ماه ولادت اشرف الانام ، علیه و آله فضل التحیه والسلام ) بود، بسال 1161 هَ. ق. بوده است. در آغاز تحصیل نزد فرزند علامه ، ادام اﷲ ایامهما و ایامه ، به فراگرفتن علم مشغول گردید، استاد او را با عده ای از شاگردان که در سن بزرگتر و زودتر از او شروع به درس کرده بودند شریک ساخت و چند روزی نگذشت که او بر همگان تفوق یافت و پیشی جست. پس ازاندک مدتی ترقی کرد و نزد خال خود استاد علامه مشغول تحصیل شد و پس از اندک مدتی شروع بتصنیف و تدریس و تألیف کرد جد اعلای او سیدابوالمعالی داماد مولاناالمقدس ملا صالح مازندرانی بود و سه فرزند ذکور از او باقی ماند که عبارت بودند: از سیدابوطالب و سیدعلی و سیدابوالمعالی ، و این آخرین فرزند از دو دیگر کوچکتر بود. چند فرزند اناث نیز از او بر جای ماند یکی از دختران زوجه مولی محمدرفیع گیلانی مقیم مشهد رضوی بودحیاً و میتا. ( انتهی کلام صاحب المنتهی ) محدث نیشابوری نیز باآنکه در ظاهر نسبت به صاحب ترجمه عناد میورزید نام او را در رجال خود آورده و گوید: علی بن ابی المعالی الحسنی الحسینی الطباطبائی الحائری مولداً و منشاً، در فقه و اصول استاد و مجتهد صرف بود و همواره سلک احتیاط مرعی داشتی ، معاصر ما بود. او راست : شرح کبیر و صغیر بر مختصر الشرایع، ملخص المهذب البارع و شرح اللمعة و مختصرالحدائق - انتهی. بعضی گویند شرح کبیر مأخوذ از دو کتاب آخرین و از کشف اللثام فاضل هندی و از شرح مفاتیح تألیف خال وی مروّج بهبهانی است.

معنی کلمه طباطبائی در فرهنگ فارسی

(سید ) محمد آیه الله یکی از دو پیشوای روحانی مشروطیت (و. ۱۲۵۷ ه.ق.-ف. ۱۲۹۹ ه.ش . ). وی و سید عبدالله بهبهانی بمخالفت علنی با استبداد پرداختند و چون عین الدوله صدراعظم آزادیخواهان را سخت تخت فشار قرار داد و علائ الدوله حاکم تهران چند تن از بازرگانان را بچوب بست روحانیان بزعامت دو تن مذکوردرشوال ۱۳۲۳ه. ق . بحضرت عبدالعظیم پناهنده شدند و مقدمات انقلاب را فراهم کردند . طباطبائی فقیهی زبردست و باصول حکمت اسلامی آشنا بود. فرزند وی سید محمد صادق طباطبائی از رجال دوره مشروطیت ( ف. دی ماه ۱۳۴٠ ه.ش . ). وی مکرر بوکالت مجلس شورای انتخاب شد و دهمین رئیس مجلس شواری ملی ایران است که در دوره چهاردهم ریاست داشت .
سید مهدی فرزند سید علی صاحب ریاض المسائل و برادر کهتر سید مجاهد از علمای اواسط قرن سیزدهم هجری و استاد شیخ مرتضی انصاری بوده است . اوراست : حجیه ظواهر الکتاب .

معنی کلمه طباطبائی در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] طباطبائی (ابهام زدایی). طباطبائی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

جملاتی از کاربرد کلمه طباطبائی

انجمن در اواخر جمادی‌الثانی ۱۳۲۶ با حضور اعضاء زیر تشکیل جلسه اضطراری داد: سید محمد تقی طباطبائی - میرزا حسین واعظ - شیخ محمد خیابانی - حسین خان عدالت - سید حسن شریف‌زاده - اسماعیل نوبری - مهدی کوزه‌کنانی -.
ملکوتی در علم فلسفه از میرزا مهدی مازندرانی، ابوالقاسم اصفهانی، میرزا مهدی آشتیانی و سید محمدحسین طباطبایی و خمینی استفاده کرد و قسمت الهیات شرح منظومه را به طور خصوصی نزد سید محمدحسین طباطبائی خواند.
۱. سید زین‌العابدین طباطبائی حائری، فرزند صاحب کتاب ریاض.
۴- سید حسین طباطبائی بروجردی (متوفای ۱۳۸۰ قمری مطابق با ۱۳۴۰ قمری شمسی).
مطهری نزد محمد صدوقی، کتاب «مطوّل» را فراگرفت و نزد سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را آموخت. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از سید حسین طباطبایی بروجردی (در فقه و اصول) و روح‌الله خمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه و اصول) و سید محمدحسین طباطبائی (در فلسفه: الهیات کتاب شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره گرفت. به گفتهٔ سید عباس صالحی، وی هوش سرشاری در یادگیری داشت.
در جریان جنبش مشروطه همراه با سید محمد طباطبائی با عین‌الدوله به مخالفت پرداخت و در تحصن مشروطه‌خواهان در حضرت عبدالعظیم و سپس قم شرکت داشت. وی از مؤسسان مشروطه و رهبران اصلی آن به‌شمار می‌رود[نیازمند منبع].
سید محمدسعید طباطبائی حکیم (۱۱ بهمن ۱۳۱۴ – ۱۲ شهریور ۱۴۰۰) مرجع تقلید عالیقدر شیعه عراق و یکی از مراجع بزرگ حوزهٔ نجف و یکی از برجسته‌ترین روحانیون شیعه در عراق پس از آیت‌الله علی سیستانی بود. پدرش «سید محمدعلی طباطبائی حکیم» و مادرش دختر سید محسن حکیم و خواهر سید محمدباقر حکیم است.
در مهر ۱۳۲۴ حکیم‌الملک بار دیگر برای نخست‌وزیری به مجلس معرفی شد و به‌رغم مخالفتهای طرفداران سیدضیاءالدین طباطبائی و رأی ممتنع حزب توده، به نخست‌وزیری رسید. در زمینه سیاسی، برنامه وی رفتار ملایم با اتحاد شوروی برای ترغیب آنان به خروج از ایران و عدم حمایت از نهضتهای مخالف اشغالگران شوروی، و کاستن از نگرانی‌های محافظه کاران بود.