دارالشفا

معنی کلمه دارالشفا در لغت نامه دهخدا

دارالشفا. [ رُش ْ ش ِ ] ( ع اِ مرکب ) دواخانه و مطب. ( غیاث ). بیمارستان و مریضخانه. ( ناظم الاطباء ) :
زدارالشفا دفع دردم فرست
ز دستم مده ، پایمردم فرست.نزاری قهستانی.
دارالشفا. [ رُش ْ ش ِ ] ( اِخ ) مدرسه دینی بزرگی است در شهر قم که سابقاً مریضخانه آستانه بود و فتح علیشاه در موقع ساختمان مدرسه فیضیه به سال 1312 هَ. ق. آن را هم احداث کرد و توسعه بخشید و فضای کنونی آن 70/5 گز طول و 32 گز عرض دارد و دارای 32 حجره تحتانی و 20 حجره فوقانی است. بانی طبقه تحتانی فتحعلیشاه و بانی طبقه فوقانی که دارای حجرات شکیل و جالب توجه میباشد حاج میرزا محمدعلی توتون فروش تهرانی است که در سال 1359 هَ. ق. آن را بپایان رسانید. در قسمت جنوبی آن ایوانی است که از آنجا به مدرسه فیضیه وارد میشوند ارتفاع آن 12 و طولش 13 و عرضش 4 گز است و بدنه آن کاشی خشتی زمینه زرد و جرزهای آن آجری و سقفش مقرنس گچی و دارای کتیبه ای از کاشی بخط نستعلیق میباشد که اشعار زیر بر آن نوشته شده : «ناظم فتح علیخان صبا ملک الشعرا - نویسنده مهدی ملک الکتاب » و اشعار این است :
این همایون درگه فرخ پی گردون همال
درگه علم است و باب فضل و کریاس کمال
این مقرنس طاق چبود؟این منورشمسه چیست ؟
آسمان با شکوه و آفتاب بی زوال
این حریم حرمت حریم ، این عرش فرشابارگاه
گشت بنیاد از مثال پادشاه بیمثال
باد یا رب بخت بیدارش چو حی لاینام
باد یا رب ملک و اقبالش چو ملک لایزال.
و در قسمت علیای آن سنگ مرمر کبودرنگی مشتمل بر تاریخ بنا نصب شده است. در محلی که اکنون مدرسه دارالشفا ساخته شده قبلاً صحن کوچکی بوده که در هر ضلع آن چهار حجره وجود داشته و در پس آن هم بنای دیگری معروف بصحن شادقلی بوده که از آنجا به مدرسه فیضیه ( بنای سوم ) میرفتند. عمارت اولی را مرحوم میرزا تقی خان اعتمادالدوله ( مشهور به ساروتقی )که از وزرای شاه عباس ثانی بوده است 1055 هَ. ق. بنا نهاده چنانکه آب انباری هم که در قسمت دارالشفا باقی است از بقایای همان بنای سابق و بانی آن همان وزیر است. فتحعلیشاه چون این سه بنا را کوچک دید بخرابی آنها دستور داد و بجای آنها مدرسه فیضیه و دارالشفا را بصورت کنونی ساخت و شاهزاده کامران میرزا در سال 1304 هَ. ق. که به قم رفت بتأسیس یک بیمارستان در دارالشفا همت گمارد. و این مدرسه را دارالشفای آستانه و مریضخانه قرار داد و یک نفر طبیب به مدیریت آن گماشت و تعدادی طبیب و کارگر برای آن استخدام نمود و مبلغی برای دوا و غذای مرضی در نظر گرفت اما پس ازوفات او از دارالشفا جز اسمی باقی نماند و بیشتر حجرات آن انبار کسبه و عمارت مدرسه اش قهوه خانه شده بودتا در سال 1337 هَ. ق. آیةاﷲ فیض به تخلیه حجراتش پرداخته تدریجاً آنها را از دست کسبه و متفرقه خارج کرد و تعمیر نمود و محل سکونت محصلین علوم دینی قرار داد. در قسمت شمالی دارالشفا ایوانی است بعرض یک وطول 11/5 و ارتفاع 8 گز که جرزهایش آجری و اطراف جرزها کاشی گره سازی و سقف آن با آجر و کاشی و دارای کتیبه ای از کاشی است بخط ثلث و حدیث نبوی که زمخشری درکشاف و ثعلبی در کشف البیان نقل نموده اند بر آن نوشته شده است. ( انجم فروزان - عباسی فیض صص 138 - 141 ).

معنی کلمه دارالشفا در فرهنگ عمید

شفاخانه، بیمارستان.

معنی کلمه دارالشفا در فرهنگ فارسی

نام مدرسه ای عالی شیراز که بدستور شاه شجاع پسر امیر مبارز الدین از سلسله آل مظفر ساخته شد

معنی کلمه دارالشفا در دانشنامه آزاد فارسی

دارالشفا (اصطلاح). دارُالشّفا (۱)
درمانگاه، یا بیمارستان عمومی در شهرهای کهن ایران و سایر کشورهای اسلامی. به معنای شفاخانه است، و همراه با دارالضیافه، مسجد جامع، حمّام، و بازار، از مهم ترین ابنیۀ عمومی شهرهای کهن سرزمین های اسلامی شمرده می شده است. اهمیت کاربردی و فایدۀ عمومیِ دارالشفاء آن را جایگاه اقدامات مدنی خیّرین، ازجمله وقف، ساخته است.
دارالشفا (تهران). دارُالشّفا (۲)
بیمارستان و سپس مدرسه ای در تهران، روبه روی مسجد شاه، مربوط به دورۀ فتحعلی شاه قاجار. این بیمارستان پس از مرگ فتحعلی شاه به مدرسه ای دینی تبدیل شد. برجسته ترین مدرس آن میرزا ابوالحسن جلوه بود. با احداث خیابان بوذرجمهری و توسعۀ خیابان ناصریه (ناصرخسرو) در ۱۳۱۴ش، بخشی از آن تخریب و باقی مانده به مدرسۀ عالی سپهسالار واگذار شد.

جملاتی از کاربرد کلمه دارالشفا

یاران مدد کنید که از وادی جنون دیوانه دل گرفته به دارالشفا بریم
از ادب تا یاد آن نرگس نچیند انفعال خانهٔ بیمار را دارالشفا نامیده‌اند
دم صبح است ای ساقی در میخانه را واکن بروی دردمندان رخنه دارالشفا بگشا
این مرکز در زمینی که در دوران صفویه وقف شده بود ساخته شده‌است. دارالشفا مجتمعی بیمارستانی در نزدیکی حرم امام رضا است که بیش از ۴ هزار متر مربع وسعت دارد و عمدتاً به ارائه خدمات درمانی به زائران اختصاص دارد. به گفته یکی از مقام‌های آن این مرکز تا ۳ هزار زائر در روز را پذیرش کرده‌است. این مرکز کلینیک‌های تخصصی نیز دارد.
دل ر ا چه می دهی که به دارالشفا بریم این مرغ بسمل از دم تیغت کجا بریم
نمی بیند جبین گوشه گیران روی درد سر بود خشت در غمخانه از دارالشفا بهتر
داری دمِ مسیح تو ای خاک مشگبو یا نکهت بهشت که دارالشفا تویی
اشک ریزان تا در دارالشفا رفتیم دوش نی دوای درد درد بی‌دوا می‌خواستیم
دردمند جهل گو رو نه باین دارالشفا کاندرین محفل مداوا بر مداوا ریخته
نسخه حاجت به کف نالان در این دارالشفا صد فلاطون خفته در هر گوشه‌ای بیمار اوست
ز من عشقی بگو دیوانگان عشق را وحشی که من زنجیر کردم پاره در دارالشفا رفتم