خاتم جمشید

معنی کلمه خاتم جمشید در لغت نامه دهخدا

خاتم جمشید. [ ت َم ِ ج َ ] ( اِخ ) خاتم جم. انگشتر سلیمان :
آخر ای خاتم جمشید همایون آثار
گر فتد عکس تو بر نقش نگینم چه شود.حافظ.رجوع به خاتم جم شود.

جملاتی از کاربرد کلمه خاتم جمشید

ننگ ازین طور بد خاتم جمشید را ملک به زیر نگین پشت به خم داشتن
ای نامزد خاتم جمشید که بر تو ختم است جهان‌داری و حقا که سزائی
دیو دلی می‌کنند بر سر خاتم خاتم جمشید داشتن نه گزاف است
سنگ را نقش کنی خاتم جمشید شود زین که بر باد نهی تخت سلیمان گردد
توانی یک جهان عفریت را کشت که داری خاتم جمشید در مشت