معنی کلمه ثوابا در دانشنامه اسلامی
معنی مَّرَدّاً: بازده - نتیجه (درعبارت "وَﭐلْبَاقِیَاتُ ﭐلصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ مَّرَدّاً" : و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ بازدهی نیکوتر است)
ریشه کلمه:
ثوب (۲۸ بار)
رجوع شیء به محل خود. راغب در مفردات گوید: ثوب در اصل رجوع شیء است به حالت اوّلی و یا به حالتیکه ابتدا برای آن در نظر گرفته شده است مثال اوّلی «نحو ثاب فلان الی داره» (فلانی به خانه خود برگشت) و مثال دوّمی ثوب به معنی لباس است، لباس را بدان جهت ثوب گویند که بافته شده و به حالتیکه در نظر بود رجوع کرده است زیرا در ابتدا از بافتن پارچه، لباس در نظر بود. علی هذا جزای عمل را ثواب گوئیم که به خود عامل برمی گردد ثواب به جزای اعمال نیک و بد هر دو اطلاق شده است مثل فعل «اَثابَهم» برای آنست که «جنّات» همان برگشت اعمال است. به کار رفتن کلمه ثواب درباره جزای درباره جزای عمل بهترین دلیل تجسّم عمل است زیرا اگر عمل مجسّم شده و به عامل باز گردد مصداق واقعی برگشت و رجوع شیء خواهد بود و گرنه برگردنده چیز دیگر میشود. در مجمع البیان مثابّه را اسم مکان گفته یعنی محلی که مردم به آن رجوع میکنند میروند و بر میگردند راغب از بعضی: محل کسب ثواب است نحو . ثوب به معنی لباس و جمع آن ثیاب است . ثور: زیر و رو شدن. پراکنده شدن. از آنها قویتر بودند زمین را زیر و رو (شخم) و آباد کردند مجمع البیان آن را زیرو رو کردن و راغب پراکنده کردن گفته است و هر دو نزدیک به هم اند و شخم زدن توأم با پراکنده کردن است. اِثاره: به حرکت آوردن و پراکنده ساختن است: خدا کسی است که بادها را میفرستند و آنها ابرها را به حرکت در میاورند و در آسمانها پخش میکنند. به واسطه دویدن غبار مخصوصی بلند کردند.