تازه دماغ

آن نکهتی که تازه دماغ بهشت ازوست بوی گل همیشه بهار محمد است

سیدا تازه دماغ است ز استقبالت بس که چون شیشه لبالب ز گلاب آمده‌ای

تا بوی گل تازه دماغ تو گرفتست در موسم گلزار در باغ فرازست

چهره افروخته همچون گل باغ آمده‌ای ساغر باده به کف تازه دماغ آمده‌ای

گرنه نسیم رحمتت روز جزا رسد بخلق بوی بهشت کی کند تازه دماغ عاشقان

میی نماند و ز خمیازه می‌کشم قدح امشب هنوز تازه دماغ خیال نشئهٔ دوشم