تئوگنیس

معنی کلمه تئوگنیس در لغت نامه دهخدا

تئوگنیس. [ ت ِ ءُ ] ( اِخ ) شاعر یونانی که در شهر «مگار» متولد شد و از خانواده اشراف بود و در قرن ششم پیش از میلاد می زیست. در دوران غلبه دموکراتها وی نفی بلد شد و به یونان و سیسیل ( صقلیه ) سفر کرد. چندی بعد که قدرت حکومت به اشراف بازگشت ، وی به مگار مراجعت کرد. در این انقلاب تئوگنیس دارایی خود را از دست داد و از این مهمتر وی عاشق دختر زیبایی بود که خانواده دختر وی را به ازدواج مرد ثروتمندی درآورده بودند و این امر موجب و منشاء بدبینی او شد و در آثاراو منعکس گشت. دیوانی از او باقی است که در حدود 1200 تا 1400 بیت دارد. اشعار وی از شور و حقیقت سرشاراست. رجوع به تاریخ تمدن قدیم فوستل دوکولانژ شود.

جملاتی از کاربرد کلمه تئوگنیس

کوروش پس از تسخیر سرزمین ماد، رسماً خود را فرمانروای ماد خواند و لقب شاهان ماد را به خود اختصاص داد: «شاه ماد (شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین‌ها)». اما در عمل، سرزمین ماد توسط یک فرماندار پارسی اداره می‌شد. گرچه هرودوت در بخش‌های پژوهشی کارهایش با کمال دقت بین آداب و رسوم مادها و پارس‌ها تفاوت قائل می‌شود، ولی در فصولی که به افسانه‌ها و داستان‌ها می‌پردازد، شیوه‌های این را با یکدیگر مخلوط می‌کند و درهم می‌آمیزد. تئوگنیس و سیمونید و سایر شاعران یونانی نیز پارسی‌ها را اهل ماد خواندند.