قابل امانت

معنی کلمه قابل امانت در لغت نامه دهخدا

قابل امانت. [ ب ِ ل ِ اَ ن َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آدم. کنایه از آدمیزاد است. ( برهان )( آنندراج ): اشاره به آیت انا عرضنا الامانة علی السموات والارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوماً جهولا. ( قرآن 72/33 ).
آن قابل امانت در قالب بشر
و آن عامل ارادت در عالم جزا.خاقانی.

معنی کلمه قابل امانت در فرهنگ فارسی

آدم کنایه از آدمیزاد است

جملاتی از کاربرد کلمه قابل امانت

آن قابل امانت در قالب بشر وان عامل ارادت در عالم جزا
جز تو کس قابل امانت نیست وان امانت به جز خلافت نیست