عالیجاه. ( ص مرکب ) عالی شأن. عالی رتبت. عالی قدر. آنکه مرتبت بلند و مقام بالا دارد. || از القاب احترام که اکثر در اول نوشته ها و نامه هایا در سرپاکتها نویسند. ( ناظم الاطباء ) : اطهر اشرف شه آل حسین بن علی آنکه عالی جاه او هر روز عالیتر سزد.سوزنی.پادشاه عالیجاه یک دو هفته آنجا به اسب تاختن و... پرداخت. ( حبیب السیر ج 3 ص 352 ).