ظهوری

معنی کلمه ظهوری در لغت نامه دهخدا

ظهوری. [ ظُ ] ( اِخ ) از قدمای شعرای عثمانی است منسوب به خانواده دلبندزاده از اهل مناستر و به همانجا درگذشته است.
ظهوری. [ ظُ ] ( اِخ ) تبریزی. شاعری است. از اوست :
چه رشک میبری ای دل به کشتگان غمش
تو هم به مقصد خود میرسی شتاب مکن.
ظهوری. [ ظُ ] ( اِخ ) ترشیزی. از شعرای خراسان است. او به هندوستان مسافرت کرد و به خدمت ابراهیم عادلشاه ثانی رسید و ساقی نامه خود را که حاوی چهارهزار بیت است به نام وی پرداخت. او را دیوانی است و هم سه رساله به نام «خوان خلیل » و «رساله نورس » و «گلزار ابراهیم » و کتاب منشآت. وفات او در 1026 هَ. ق. روی داد. از اوست :
بهار است بی می حرام است زیست
بر احوال زهاد باید گریست
بهار است رخت ورع کن گرو
می کهنه دارد کنون سال نو.
ظهوری. [ ظُ ] ( اِخ ) شیرازی. شاعری است. از اوست :
تو پاک دامنی از ما ز رشک نزدیک است
که سر به وادی تهمت دهی گمان مرا
اگر دروغ وگر راست حرفها دارم
ز غیر زود ببر یا ببر زبان مرا.

معنی کلمه ظهوری در فرهنگ فارسی

ترشیزی نورالدین محمد شاعر مشهور اوایل قر. ۱۱ ه. ( ف. ۱٠۲۵ ه.ق ./ ۱۶۱۶ م . ) وی مدتی در خراسان و عراق و فارس بسر برد و با عمال و بزرگان و شاعران آن نواحی مصاحبت داشت و سپس بمکه و از آنجا در سال ۹۸٠ ه.ق ./ ۱۵۷۲ م . بهند رفت و در آنجا کسب مقامات بلند کرد . دیوان ظهوری شامل مثنوی ها قصیدهها و غزلهای بسیار است و سه دیباچه وی بنثر فارسی بر مجموعه های او ( نوری گلزار ابراهیم خوان خلیل ) بنام [ سه نثر ظهوری ] شهرت بسیار دارد و جزو کتب درسی هندوستان و پاکستان بشمار میرود و بر آن شروحی نوشته اند. شهرت ظهوری در هند بیشتر از ایرانست .
شیرازی شاعری است

معنی کلمه ظهوری در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
خطاط. وی غیر از نورالدین محمد ظهوری ترشیزی شاعر است که نزدیک یک قرن پیش از او می زیسته است. از آثارش: یک نسخه «کلیات» عبدالرحمان جامی، به قلم کتابت متوسط و با رقم: «کتبه ظهروی، تمت الکتاب بعون الملک الوهاب، بتاریخ شهر شوال سنه ی اثنی و تسعمائه».

جملاتی از کاربرد کلمه ظهوری

بعد از شکل‌گیری «جنبش زن، زندگی، آزادی»، جنبش دانشجویی ایران بعد از یک دوره فترت طولانی، ظهوری دوباره داشت و توانست در یک دوره چندماهه نقطه اوج کنش‌های نقادانه در تاریخ جنبش دانشجویی را از لحاظ وسعت گسترده و عمق بشکند. حکومت ایران در برابر اعتراضات دانشجویی که با حمایت جمعی از استادان همراه بود، برخوردهای امنیتی کرد، برای نخستین بار تعداد زیادی از دانشجویان فعال در اعتراضات سراسری را به دانشگاه ممنوع الورود کرد و به موازات تعداد زیادی نیز بازداشت شدند.
لوجهی باعث الایجاد خلقی و ذوقی من ظهوری حاصلاتی
و شمس الروح نور من ظهوری و بدر الکون عندی کالهلالی
سر حلقۀ عقول چه برنی مقام کرد قوس صعود عشق ظهوری تمام کرد
معنی اوّل ظهوری در ظهور معنی آخر شکوری که غفور
حسن ازل را بهر طلبکار هست ظهوری کز رخ مقصود پرده بر افتد گر کند از میل وحش خیالی چشم به بالا
اضطرابم دار معذور ای پری کانجا که تو در ظهوری جنبش اندر صورت دیوار هست
غالب از صهبای اخلاق ظهوری سر خوشیم پاره‌ای بیش است از گفتار ما کردار ما
او ظهوری کرده درجانم بدهر لاجرم اسرار ریزم نهر نهر
هر ظهوری که کند «عز تعالی » یومیست جمله ذرات جهان مظهر این شأن و چه شان؟
ذات وحدت به خود ظهوری کرد کثرتش از صفات و اسما شد