صاحب ری

معنی کلمه صاحب ری در لغت نامه دهخدا

صاحب ری. [ح ِ ب ِ رَ ] ( اِخ ) لقب صاحب بن عباد است :
گفتند مردمان که نیابند مردمان
در هیچ فضل صاحب ری را نظیر و یار.فرخی.صاحب ری از حشم زیبد تو را وقت هنر
حاتم طی از خدم زیبد تو را وقت سخا.عبدالواسع جبلی.رجوع به صاحب بن عباد شود.

جملاتی از کاربرد کلمه صاحب ری

مر ترا با صاحب ری گر قیاس آرم بفضل دور نبود گر حیات آید از آن عظم رمیم
وانجا که ذکر صاحب ری رفت و ذکر تو بر عهد دولت تو دعا کرد روزگار
فضلی به صاحب ری داری ز فضل و هنر کاو صاحب قلمست تو صاحب‌کرمی
حاتم طی تو را کهینه غلام صاحب ری تو را کمینه ندیم
راعی خاص و عام جمله عباد صاحب صاحب ری و کرمان
کمال صاحب ری هرگز اندرین نرسد در آنچه هست سزای تو نیست او بکمال
اگر که صاحب ری بودی اندرین ایام کجا تو باشی او باشدی بصف تعال
ای به درگاه تو بر قصه‌رسان صاحب ری ره‌نشین سر کوی کرمت حاتم طی
گفتند مردمان که نیابند مردمان درهیچ فصل صاحب ری را نظیر و یار
در محل کفایت و امکان صاحب صاحب ری و کرمان