معنی کلمه شاروان در لغت نامه دهخدا
یکی خسروی شاروان گونه گون
درازاش میدان اسپی فزون.( گرشاسب نامه چ حبیب یغمائی ص 94 ).کت و خیمه و خرگه وشاروان
ز هر گونه چندان که ده کاروان.( گرشاسب نامه چ حبیب یغمائی ص 199 ).|| [ رَ ] ( ص مرکب ) مخفف شادروان بود. ( فرهنگ جهانگیری ).