معنی کلمه شابا در لغت نامه دهخدا
شابا. ( اِخ ) فرانسوا ژوزف. مصرشناس فرانسوی که در سال 1817 م. تولد یافت و در سال 1882 م. در ورسای درگذشت. ابتدا بازرگانی پیشه کرد. در سال 1852 با خواندن مقالات نستور لوت شوق مصرشناسی در او برانگیخته شد. از سال 1855با انتشار دو مقاله کوتاه در «خاطرات انجمن تاریخ و باستان شناسی شالون - سور - سون » کار خود را آغاز کرد. از آن پس آثار متعددی منتشر ساخت و بزودی با برجسته ترین باستانشناسان فرانسوی و خارجی ارتباط یافت. در سال 1837 دعوت شد که به جانشینی اِ. دو روژه متوفی کرسی زبان و باستان شناسی مصر را در کولژ دو فرانس اشغال کند. لیکن وی از ترک گفتن شهر شالون - سور سون سر باززد. در اواخر سال 1877 بر اثر ابتلای به بیماری ناگزیر از کار دست کشید و به ورسای نزد یکی از دخترانش آمد و تا پایان عمر در همانجا بسر برد. شابا یکی از پرکارترین و پراثرترین استادان مصرشناسی بشمار است و رموز بسیاری از پاپیروسها و کتیبه های حاوی متونی به خط هیرو گلیف و تندنویسی هیروگلیف را در آثار متعدد خود کشف کرده است. در بررسی تاریخ باستان بر اساس منابع مصری و تاریخ سلسله های باستانی مصر و مقیاسات و پول مصریان و در زمینه مطالعات ما قبل تاریخی تألیفات مهمی دارد.