شاء. ( ع اِ ) ج ِ شاة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به شاة شود. شاء. [ ش َءْ ] ( ع صوت ) کلمه زجر است مقصور از شأشاء. ( منتهی الارب ). کلمه زجر است. ( از تاج العروس ). کلمه ای است که بدان گوسپند و خر را زجر کنند تا راه رود. ( ازاقرب الموارد ). و منه قولهم للبعیر: شاء لعنک اﷲ.
معنی کلمه شاء در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی شَاءَ: خواست معنی لَا یَسْتَثْنُونَ: استثناء نمی کنند - ان شاء الله نمی گویند (کلمه استثناء که مصدر فعل یستثنون است ، به معنای این است که بعضی از افراد کل را از حکم کل کنار بگذاریم ، و نیز به معنای گفتن کلمه ان شاء الله در هنگام وعده قطعی و یا هر سخن قطعی دیگر است ، و اگر این کلمه را هم... معنی یَکْشِفُ: برطرف می کند - کنار می زند ( عبارت " بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ " یعنی : بلکه فقط خدا را میخوانید، و او هم اگر بخواهد آسیبی که به سبب آن او را خواندهاید برطرف میکند) معنی ذَکَرَهُ: آن را یاد کرد (در جمله "فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ "یعنی هر کس خواست میتواند بیاد قرآن و یا معارفی که قرآن تذکر میدهد و یادآوری می کند بیافتد و از آن پند گیرد منظور از یادآوری این است که قرآن آنچه را که در فطرت هر شخصی خدا قرار داده را به او یادآوری می کند... معنی یَتَأَخَّرَ: که تأخیر پیدا کند - که عقب بیفتد (منظور از تقدم ،در عبارت "إِنَّهَا لَإِحْدَی ﭐلْکُبَرِ نَذِیراً لِّلْبَشَرِ لِمَن شَاءَ مِنکُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ " پیروی کردن از حق است که مصداق خارجیش ایمان و اطاعت است ، و منظور از تاخر ، پیروی نکردن... معنی لَوْلَا: اگر نبود - چرا نشد (در عباراتی نظیر "وَلَوْلَا دَفْعُ ﭐللَّهِ ﭐلنَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ " معنی اگر نبود می دهد وقتی در ترکیب با فعل بیاید معنی چرا نشد یا چرا می دهد مثل "وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ مَا شَاءَ ﭐللَّهُ ":چرا وقتی به باغ خ... ریشه کلمه: شی ء (۵۱۹ بار) مصدر است به معنی خواستن و اراده کردن «شائة یشائه شیئاً: اراده» . طبرسی در ذیل این آیه مشیت را اراده معنی کرده است. . شاء در این آیه و نظائر آن به معنی مشیت جبری است یعنی اگر خدا میخواست قدرت عدم ایمان را از آنهابر میداشت قهراً همه ایمان میآوردند ولی خدا چنین نخواسته است. * ، . ظاهراً مراد از «یَشاءَ اللّهُ»در این دو آیه و نظیر آنها، فراهم آوردن اسباب و توفیق در کارها است، پر واضح است که اگر خداوند اسباب را فراهم نکند انسان کاری نتواند کرد هر چند که فاعل مختار است اینکه خداوند اسباب بی شمار را از قبیل آفتاب، ماه، ستارگان، زمین، هوا، آب،ارزاق، بدن، سلامتی، فهم، اراده و... فراهم آورده است اینها همه مشیّت خدا اند که ما کار شایسته را اراده و انجام دهیم و اگر خداوند این اسباب را جور نمیآورد اراده کار نیک یا بد از ما مقدور نبود این است آنچه به نظر میآید. واللّه العالم . اراده خداوند دو گونه است: اراده تکوینی و اراده تشریعی. اراده تکوینی و اراده تشریعی و اراده تکوینی از مراد غیر قابل تخلّف است ولی اراده تشریعی میشود که از مراد متخلّف باشد، احکام و قضایای دینی که برای هدایت و اصلاح مردم وضع شده همه از قسمت اراده تشریعی اند که میشود به وسیله عصیان متخلّف از مراد باشد. به عبارت دیگر خداوند از بندگان خواسته و اراده کرده همه راست بگویند و عدالت کنند ولی میبینم که نمیگویند و نمیکنند این همه تخلّف اراده از مراد است، اگر راجع به احکام دین معتقد به اراده تکوینی باشیم آن عبارت اخرای جبر است و موجب بطلان عقاب و ثواب و سقوط امر و نهی خواهد بود. اهل ایمان به کفّار میگفتند: از آنچه خدا داده انفاق کنید کفّار در جواب میگفتند: . غرضشان اراده تکوینیّه بود یعنی خدا خواسته که حتماً آنها فقیر و نادار باشند و اگر میخواست آنها را غنی میکرد ولی آنها مغالطه میکردند که اراده خدا درباره اطعام فقراء اراده تشریعیّه است و تخلّف آن از مراد دلیل عصیان و تمرّد کفّار از فرمان خداوندی است. همینطور است آیه . ایضاً انعام:148- زخرف:20. رجوع کنید به المیزان ذیل آیه «اَنُطْعِمُ مَنْ لَوْیَشاءُ اللّهُ اَطْعَمَهُ».
جملاتی از کاربرد کلمه شاء
الآیة، وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ... الآیة، یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ... الآیة. شرح این هر یک بجای خویش گفته شود ان شاء اللَّه.
ان شاء الله شامل «ان»، «شاء» و «الله» در لغت به معنی «اگر خدا بخواهد» و یک جمله ناقص شرطی است.
و لم یقل ان شاء اللَّه، فابطأ جبرئیل و لم ینزل علیه الی اربعین یوما.
فِی أَیِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَکَّبَکَ قال مجاهد: فی ایّ شبه شاءَ رَکَّبَکَ شبه اب او امّ او خال او عمّ. و یجوز ان یکون الصّورة بمعنی الصّفة تقول العرب: ارنی «صورة» هذا الامر، ای عرّفنی صفته. و یکون فی بمعنی علی فیکون معناه خلقک علی «ایّ» صفة شاء من سعادة و شقاوة و ایمان و عصیان.
دعاگوی بخیر درمیخواهد از کرم بزرگان کی این مجموع مطالعه کنند و از حالات و مقالات شیخ ما قدس اللّه روحه لذتی یابند یا حالتی و وقتی روی نماید در آن حالت و وقت این ضعیف و دعاگوی را فراموش نکنند واین گناه کار عاصی را بدعا یاد دارند و اگر کسی را از این سخنهای مبارک و ازین حالات شریف هدایتی روی نماید و یا رونده را در راه طریقت و حقّیقت ازین انفاس عزیز گشایشی حاصل آید بهمت ودعا ازین بیچاره غافل نباشند و در اوقات وخلوات بر خاطر مبارک میگذارند و فراموش نفرمایند ان شاء اللّه تعالی.
... از خداوند قادر متعال مسئلت مینمایم جنابعالی را که فردی لایق و متعهد و دلسوز و در دوران مبارزات و انقلاب تجربهها آموخته و همواره مورد حمایت رهبر بزرگ انقلاب بودهاید در انجام مسئولیت خطیر رهبری که مجلس خبرگان به جنابعالی محول نمودهاست یاری نماید تا إن شاء الله موفق شوید به کشور و به ملت مسلمان ایران که در راه تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب این همه گذشت و فداکاری از خود نشان داده و با همه وجود در صحنه انقلاب باقی است خدمات شایسته و سازندهای انجام دهید.
بدانک تجلی عبارت از ظهور ذات و صفات الوهیت است جل و علا چنانک شرح آن بیاید ان شاء الله تعالی.
«ان شاء الله» به همین صورت در بین گروههای مسیحی ساکن در کشورهای خاورمیانه و در برخی کشورهای آفریقایی (عمدتاً شمال آفریقا) به کار میرود.
تا شویم الا بما شاء را محیط زین محیط آسمان بیرون رویم
عبارت ان شاء الله به مرور در جوامع اسلامی بسیار فراگیر شده و جزئی از مکالمات روزمره و محاورههای همیشگی آنها شدهاست. در بسیاری از موارد معتقدین مسلمان با ذکر این عبارت وفاداری خود را به مفهوم آن نشان میدهند و عملاً گفتن اینکه فلان کار در آینده انجام خواهد شد بدون لفظ ان شاء الله برایشان سخت و به نوعی نامانوس است. در مواردی هم افراد زیادی از این عبارت استفاده میکنند بیآنکه لزوماً گفتن آن با پشتوانه عقیدتی و فلسفی همراه باشد یا اساساً و بهطور قطع قصد انجام آن کار وجود داشته باشد.
و بهحقیقت این خلاف به عبارت باز میگردد بدون معنی. کنون من این معنی را بیان کنم به طریق اقتصار تا تو را معلوم گردد تا بدین خلاف کس را اندر ایمان مخالف الاصل نگویی، ان شاء اللّه.
ان شاء الله (به عربی: إِنْ شَاءَ ٱللَّٰهُ) یک عبارت اسلامی و از اصطلاحات رایج در فرهنگ اسلامی و عموماً در میان مردم کشورهای اسلامی است که غالباً به همراه بیان مطالبی مربوط به زمان آینده به کار میرود.