شئامت

معنی کلمه شئامت در فرهنگ عمید

۱. شوم و بدفال شدن، نامبارک شدن.
۲. نکبت، بدبختی.

معنی کلمه شئامت در فرهنگ فارسی

( اسم ) شومی نکبت بدبختی بد فالی

جملاتی از کاربرد کلمه شئامت

اختر سعد می و بیت و شرف جام بلور زاهد از دیدنش از بیم شئامت می‌رفت
و چون از فکر آخرت، و روز حسرت و ندامت بپردازید احوال دنیای خود را ملاحظه نمائید و مفاسد دنیویه ظلم و ستم را متذکر گردید، و بدانید که عاقبت آن نیست مگر اینکه قوت و شوکتی که حضرت رب العزه داده به شئامت آن باز می گردد چنان که والی مملکت عدالت، و سر بر آرای کشور ولایت فرمود که «هیچ سلطانی نیست که خدای تعالی او را قوت و نعمتی داده باشد و او به دستیاری آن قوت و نعمت بر بندگان خدا ظلم کند، مگر اینکه بر خدای لازم است که آن قوت و نعمت را بازگیرد نمی بینی که خدای تعالی می فرماید: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» یعنی «به درستی که خدای تعالی تغییر نمی دهد آنچه با طایفه ای هست از شادی و دولت، یا رنج و محنت، تا آنکه ایشان نیات و اعمال خود را تغییر بدهند» و هم از سخنان هدایت بنیان آن حضرت است که «بالظلم تزول النعم» یعنی: به سبب ظلم، نعمتها زایل می گردد، و به نکبت مبدل می شود و به شومی آن، احوال ملک و مملکت زبون، و تخت و دولت سرنگون می گردد و پادشاهی به واسطه عدالت، با کفر پاینده می شود و با وجود ایمان، با ظلم و ستم نمی ماند.