سال گشت

معنی کلمه سال گشت در لغت نامه دهخدا

سال گشت. [ گ َ ] ( ن مف مرکب ) پیر سال خورده. ( آنندراج ) سالدیده. پیر. ( استینگاس ).

معنی کلمه سال گشت در فرهنگ عمید

سال دیده، سال خورده، پیر.

معنی کلمه سال گشت در فرهنگ فارسی

( صفت ) سالدیده پیر سالخورده .
سال گشته، سالدیده، سالخورده، پیر

جملاتی از کاربرد کلمه سال گشت

بزرگی گفت ایّوب پیمبر که چندین سال گشت از کِرم مضطر
زمان چیست بنگر چرا سال گشت الف نقطه چون بود و چون دال گشت