معنی کلمه زبانه زنان در لغت نامه دهخدا
به آب ماند شمشیر او گر آب
سرشته باشدبا آتش زبانه زنان.فرخی.چه گوید و چه گمانی برد که خار درشت
چه کرد خواهد با آتش زبانه زنان.فرخی.بصلح چیست ، بصلح آفتاب روشن روی
بخشم چیست بخشم آتش زبانه زنان.فرخی.هرآینه که همی روشنی بچشم آید
کجا فروخته شمعی بود زبانه زنان.فرخی.آتش از حلق او زبانه زنان
بیت گویان و شاخشانه زنان.نظامی.