زاد و برگ

معنی کلمه زاد و برگ در لغت نامه دهخدا

زاد و برگ. [ دُ ب َ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از زاد عربی ( توشه ) و برگ فارسی. ساز سفر. زاد راه. ساز و برگ. توشه زندگی.

معنی کلمه زاد و برگ در فرهنگ فارسی

ساز سفر ساز و برگ زاد راه

جملاتی از کاربرد کلمه زاد و برگ

روز و شب جان میکنی بی زاد و برگ زیستن میخوانی این را تو نه مرگ
برگ او زاد و برگ مردم دین بار او لطف پاک ایزد بار
با مسافر، دزد چون گردید دوست زاد و برگ آن مسافر زان اوست