راست ساز

معنی کلمه راست ساز در لغت نامه دهخدا

راست ساز. ( نف مرکب ) مستقیم کننده. راست کننده. از کجی برآرنده. استقامت دهنده. || ( اِ مرکب ) نوعی از فنون سازندگی و صفتی از صفات سازهای ذوالاوتار است. ( آنندراج ) ( برهان ). یکی از صفات سازهای ذوالاوتار و هم آهنگ. ( ناظم الاطباء ). || در اصطلاح الکتریسیته : مستقیم کننده در چراغهائی که برای برق بکار میرود.

معنی کلمه راست ساز در فرهنگ عمید

راست کننده.

معنی کلمه راست ساز در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نوعی از فنون سازندگی . ۲ - صفتی از صفات سازهای ذوات الاوتار . ۳ - ( صفت اسم ) چراغی که در دستگاه برق امتداد جریان را از یک طرف مستقیم میکند دستگاهی که یک جریان الکتریکی متناوب را به یک جریان یک طرفه تبدیل نماید مستقیم کننده .

جملاتی از کاربرد کلمه راست ساز

بود پوشیده راز عشق بر عقل نیاید راست ساز عشق بر عقل
درون و برون را به هم راست ساز ز کج باز بهتر بود راست باز