[ویکی الکتاب] معنی ذِکْرِنَا: یاد ما ریشه کلمه: ذکر (۲۹۲ بار)نا (۱۱۸۲ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه ذکرنا
و الحمد بالف و لام معرّف جز خدای را عزّ و جل روا نیست که گویند. بمقتضی آنچه گفت الحمد للَّه یعنی الحمد بالحقیقة للَّه، و الحمد کلّه للَّه، و الحمد بالدّوام و فی کلّ الاوقات للَّه دون غیره. گفتهاند این الف و لام سه معنی راست: تعریف را و تعظیم را و جنس را. و تعریف عهد را گویند، و تعظیم جلال را، و جنس استغراق عموم را، و معنی عهد آنست که مشرکان بتان و خدایان خود را مدح و حمد میگفتند، اللَّه گفت آن حمد که معهود ایشان است مر بتان خود را آن نه حق بتان است و نه سزای ایشان، که آن حق و سزای اللَّه است بهمگی آن و تمامی آن، کس را در آن با وی منازعت نیست که جلال و عظمت که ویراست دیگری را نیست. اما شکر مشترک است میان خالق و مخلوق. و به قال عزّ و جل اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ. اگر کسی گوید اللَّه تزکیت نفس نه پسندیده است آنجا که گفت فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ پس مدح خود گفتن اینجا از چه وجه است؟ جواب آنست که وی جل جلاله مستحق حمد است و مستوجب حمد، و دیگران را استحقاق نیست، که دیگران تزکیت نفس دفع مضرت خویش را کنند یا جلب منفعت را، و رب العالمین از هر دو خصلت مقدس است و منزه. و گفتهاند این بر سبیل تعلیم بندگان گفت، و قد ذکرنا انّ معناه قولوا الحمد للَّه.
نسینا کل شی مذ ذکرنا مقامات تعالت عن ندید
إِنَّ هذا الذی ذکرت لهؤلاء الفرق الثلث و قیل کل ما ذکرنا فی هذه السورة، لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ ای هو یقین حق الیقین، ای الخبر الذی لا شک فیه اضاف الی نفسه کیوم القیامة و مسجد الجامع.
«وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ» ای تبیّن الحقّ من ربّکم و هذا الکتاب هو الحقّ من ربّکم، «فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ» هذا وعید و استغناء لا رضا و ادن، کقوله: «آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا»، «و قیل معناه قل یا محمّد لهؤلاء الذین اغفلنا قلوبهم عن ذکرنا الحقّ من ربّکم و الیه التّوفیق و الخذلان و بیده الهدی و الاضلال یهدی من یشاء فیؤمن و یضلّ من یشاء فیکفر و لیس الی من ذلک شیء و لست بطارد المؤمنین لهواکم فان شئتم فآمنوا و ان شئتم فاکفروا فانّکم ان کفرتم فقد اعدّ لکم ربّکم علی کفرکم نارا احاط بکم سرادقها و ان آمنتم و اطعتم فانّ لکم ما وصف لاهل طاعته.