جادوستان. [ س ْ / س ِ ] ( اِ مرکب ) جایگاه جادوان. محلی که جادوان در آن جمع باشند. محل سکونت جادوان. مجازاً به هندوستان نیز گفته شود : ببرم پی از خاک جادوستان شوم با سپر سوی هندوستان.فردوسی.چو پیداست نامت به هندوستان به چین و به روم و به جادوستان.فردوسی.از این پس نخوانیم هندوستان مگرخانه کید و جادوستان.فردوسی.
معنی کلمه جادوستان در فرهنگ عمید
۱. جایگاه جادوگران. ۲. محل اجتماع جادوان. ۳. [مجاز] هند.
معنی کلمه جادوستان در فرهنگ فارسی
( اسم )۱- محلی که جادوان در آن جمع باشند ۲- هندوستان .
جملاتی از کاربرد کلمه جادوستان
آن کجا کاوس کرد او نیت جادوستان وان کجا محمود کرد او نیت هندوستان
ببرم پی از خاک جادوستان شوم تا سر مرز هندوستان
همی تیغ از بهر جادوستان رسانید بر من شه راستان
جهان جادوستان از چشم مستت فلک جان بر میان جادو پرستت