ثناخوانی

معنی کلمه ثناخوانی در لغت نامه دهخدا

ثناخوانی. [ ث َ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) مدح :
بقای مجلس او باد و سوزنی او را
بده زبان شده چون سوسن از ثناخوانی.سوزنی.

معنی کلمه ثناخوانی در فرهنگ عمید

مداحی، عمل ثناخوان.

معنی کلمه ثناخوانی در فرهنگ فارسی

عمل ثناخوان : مدح ستایش .

جملاتی از کاربرد کلمه ثناخوانی

در سر کوی شما از ناله کی بندد نفس گر ثناخوانی نمی‌داند غزلخوان شماست
نیم مغرور بر خود زین ثناخوانی که این دولت هم از لطف تو دارم وین سخن را نیک میدانم
بر کرم هاش ثناخوانی کن بر رقمهاش درافشانی کن
قدسیان جمعند، آن بهتر که کلک ترزبان بر دعای بی ریا ختم ثناخوانی کند
سلیم وقت دعا شد، بس این ثناخوانی برآر دست به درگاه ایزد ذوالمن
دید خسرو کاین سخن نزدیک نیست روز بنشست و ثناخوانی نمود
بنده کمترین که دایما چون بخت ولیعهد خرم و شکفته است نه چون قلب حسودان درهم و آشفته، از این است که غایت بضاعت و مایة استطاعتش همین کلک شکسته است و نطق فرو بسته که هیچ آفریده را از فضل خدا و یمن توجه والا، امکان قدرت نیست که تواند این اسباب دعاگوئی و آلت ثناخوانی را از من واستاند؟
چه غم داری ثناخوانی تو بر شاه ز لطف شاه کارت هست دل خواه
عارفی در تفسیر این آیه «ولقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون فسبح بحمد ربک » گفت: معنی آن است که از درد آنچه پیرامن تو گویند، به ثناخوانی ما آرام گیر.