ثانیا

معنی کلمه ثانیا در لغت نامه دهخدا

( ثانیاً ) ثانیاً. [ یَن ْ ] ( ع ق ) دوم بار. || باز. || دیگر. || بار دیگر. ددیگر. || دوباره. || سپس.

معنی کلمه ثانیا در فرهنگ معین

( ثانیاً ) (یَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) ۱ - دوم . ۲ - بار دوم .

معنی کلمه ثانیا در فرهنگ عمید

در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول.

معنی کلمه ثانیا در فرهنگ فارسی

۱- دوم . ۲- دوم بار بار دیگر دیگر دوباره . ۳- پس سپس .
دوم بار باز دیگر بار دیگر

جملاتی از کاربرد کلمه ثانیا

وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ. و قیل اتاهم صالح بالمعجزات فآمنوا به فلمّا مات ارتدّوا فبعثه ثانیا الیهم فکذّبوه فاتاهم بالنّاقة.
اولا عرض فکل‌ها، اینقدر وسعت نداشت ثانیا فکر جوانان‌، اینقدر لاغر نبود
بدان تاجور حیدر ثانیا نکشتش یکی تن به آسانیا
کوله شما نباید بیش از اندازه سنگین شود ثانیا وسایل را جوری بچینید که به کمر و عضله‌های شما خیلی فشار وارد نشود.