لابشرط

معنی کلمه لابشرط در لغت نامه دهخدا

لابشرط. [ ب ِ ش َ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) مطلق : الّلا بشرط یجتمع مع الف شرط. لابشرطبر دو قسم باشد: قسمی و مقسمی. لابشرط قسمی آن بود که ماهیت در ظرف وجود چه ذهنی و چه خارجی مقید به قیدو عدم قید نباشد، یعنی توان که با قیدی وجود گیرد وتصور شود و توان که بدون قید چنانکه گوئی آب خواهم و شرط نکنی که آب با یخ باید یا بدون یخ و او تواند برای تو هر قسم آب آرد. و ضد این لابشرط قسمی ، بشرط شیی و بشرط لا باشد که وجود نخست مقید به قید است و دوم مقید به نداشتن قید چنانچه در قسم اول گوئی آب بایخ خواهم و در قسم دوم گوئی آب بدون یخ. اما لابشرط مقسمی ، مقسم هر یک از این سه قسم بود و لابشرط مقسمی را از آن رو پذیرفته اند که گویند اقسام متعدد بدون مقسم واحد ممکن نباشد و لابشرط بدین معنی از اوصاف ماهیّت باشد و ماهیّت موجوده بدان متصف نشود لیکن این مفهوم به حمل شایع بر هر یک از اقسام خود حمل شود ولی خود قابل اینکه مورد اشاره حسیّه واقع شود نیست.

جملاتی از کاربرد کلمه لابشرط

عارفان گویندگان ذات قدیم لابشرط که نه جزو است و نه کل اندر مثل دریاستی