صحراگرد
معنی کلمه صحراگرد در فرهنگ عمید
معنی کلمه صحراگرد در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه صحراگرد
در بیابان جنون سرگشتهام چون گردباد همرهی باید مرا مجنون صحراگرد کو؟
دامن صحرا ز اشک آهوان شد لاله زار روی در حی کرد تا مجنون صحراگرد ما
چرا ای گردباد امروز می گردی ز دنبالم ز خود رم کرده ام مجنون صحراگرد را مانم
سایهپرور ساخت صد مجنون صحراگرد را رایتی کاندر بیابان جنون افراختیم
ز امتحان تو شد کوه طور صحراگرد دل ضعیف مرا تاق امتحان تو نیست
گروهی سر به سر مجنون و مجهول بیابانی و صحراگرد چون غول
شمع ایمن کز فروغش کوه صحراگرد شد روزگاری شد که پنهان در ته سرپوش ماست