صاحب طرف. [ ح ِ طَ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مرزبان. سرحددار. کنارنگ : و مرزبان صاحب طرفان را خوانده اند... ( مجمل التواریخ و القصص ). و هنگام حرکت جماعتی از صاحب طرفان که بر سبیل نوا موقوف بودند. ( جهانگشای جوینی ).
معنی کلمه صاحب طرف در فرهنگ فارسی
مرزبان سرحددار
جملاتی از کاربرد کلمه صاحب طرف
گر خواست ورنه خاک کف پاش بوسه داد آن کش زمانه سرور و صاحب طرف نهاد