معنی کلمه صاحب سریر در لغت نامه دهخدا صاحب سریر. [ ح ِ س َ ]( ص مرکب ، اِ مرکب ) پادشاه. خداوند تخت : گروهیش خوانند صاحب سریرولایت ستان بلکه آفاق گیر.نظامی.سریری ( ؟ ) ز گفتار صاحب سریربدان داستان گشت فرمان پذیر.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه صاحب سریر در پیشگاه عشق گدایان ره نشین صاحب سریر دولت بدوند و غایتند مورم ولی بدولت فقر اینک صاحب سریر ملک سلیمانم سریری ز گفتار صاحب سریر بدان داستان گشت فرمانپذیر میر عرب صاحب سریر ولایت مهر سپهر وجود و سایۀ معبود گروهیش خوانند صاحب سریر ولایت سِتان بلکه آفاقگیر