صاحب جهان. [ ح ِ ج َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) جهاندار. پادشاه : گر این صاحب جهان دلداده تست شکاری بس شگرف افتاده تست.نظامی.جهان را به صاحب جهان نور باد وز این داوری چشم بد دور باد.نظامی.
معنی کلمه صاحب جهان در دانشنامه عمومی
صاحب جهان (رمان). صاحب جهان با نام دیگر ارباب گیتی ( به فرانسوی: Maître du monde ) ، ( به انگلیسی: Master of the World ) رمانی است نوشته نویسنده فرانسوی ژول ورن که توسط انتشارات پیر - ژول اتزل در سال ۱۹۰۴ منتشر شد و یکی از آخرین رمانهایی بود که توسط او نوشته شد. این رمان در واقع ادامه ای بر رمان روبر فاتح بود. همزمان با نوشتن این رمان، وضعیت جسمانی ژول ورن هم رو به افول بود. این رمان در واقع یک رمان سیاه است چون پر است از ترس های نویسنده اش از خیزش مستبدانی همچون روبر، شخصیت منفی داستان. فیلم سینمایی صاحب جهان ( فیلم ۱۹۶۱ ) بر اساس این رمان ساخته شده است. تابستان ۱۹۰۳، در کل ایالات متحده وقایع ناشناخته ای به وقوع می پیوندد. عاملین این وقایع آنچنان با سرعت زیادی حرکت می کنند که تقریباً نامرئی هستند. یکی از شاهدین عینی وقایع، سربازرس اداره پلیس فدرال واشینگتن دی سی، جان استروک، برای دریافت علت این وقایع به شمال کالیفرنیا سفر می کند. در آنجا او متوجه می شود… صاحب جهان (فیلم ۱۹۶۱). ارباب جهان ( به انگلیسی: Master of the World ) یک فیلم سینمایی رنگی آمریکایی در ژانر علمی تخیلی محصول سال ۱۹۶۱ میلادی که بر اساس رمان های ژول ورن، روبر فاتح و صاحب جهان ( رمان ) ساخته شده است. این فیلم به کارگردانی ویلیام ویتنی و بازیگران اصلی فیلم وینسنت پرایس، هنری هال و چارلز برانسون می باشند. فیلمنامه توسط ریچارد متیسون نوشته شده است. کمپانی آمریکن اینترنشنال پیکچرز این فیلم را به صورت دوتایی با کنگا منتشر کرد. در اواخر قرن نوزدهم: یک دانشمند و تیمش به عنوان مهمانان آقای رابر در یک کشتی هوایی مراسمی به بهانه صلح در زمین برگزار می کنند، صلح با همه، اما اهداف نظامی آقای رابر در کشتی اش برای بمباران دولت های مختلف باعث کشتار بی رحمانه مردم بی گناه می شود. حال باید دید آیا دانشمندان می توانند این کار را متوقف کنند؟ • وینسنت پرایس • چارلز برانسون در نقش جان استروک • هنری هال • مری وبستر در نقش دوروتی پرودنت • دیوید فرانکام در نقش فیلیپ ایوانز • ریچارد هریسون • ویتو اسکاتی در نقش توپاژ ( سرآشپز هوایی )
جملاتی از کاربرد کلمه صاحب جهان
جهان را به صاحب جهان نور باد وزین داوری چشم بد دور باد
گردونش چو صاحب جهان کردست زان از وی صاحب جهان سازم
تو آمدی بسزا صاحب جهان ورنی نکرده بود مهیا فلک سزای جهان
اگر نه مرتبت صاحب جهان بودی مرا بفکر نکردی حدیث شعر کری