صابئی

معنی کلمه صابئی در لغت نامه دهخدا

صابئی. [ ب ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به صابی یا صابئی. رجوع به صابئین شود :
هرچه در جمله آفاق در آنجا حاضر
مؤمن و صابئی و گبر و نصارا و یهود
گر تو خواهی که دم از صحبت اینان بزنی
خاک پای همه شو تا که بیابی مقصود.؟

معنی کلمه صابئی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوبه به صابی پیرو صابئه : هر چه در جمله آفاق در آنجا حاضر مومن و صابئی و گبر و نصارا و یهود .

جملاتی از کاربرد کلمه صابئی

از دیدگاه آیت الله خامنه‌ای پیروان ادیان مسیحی، زرتشتی، یهودی و صابئی پاک هستند و خوردن غذاهای تهیه شده توسط آنان (به جز گوشتی که توسط آنان ذبح شده باشد) نیز اشکال ندارد. آیت الله خامنه‌ای خود نیز در مواردی از غذاهای تهیه شده توسط اهل کتاب تناول نموده‌است.