صائح

معنی کلمه صائح در لغت نامه دهخدا

صائح. [ ءِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از صیحة.

معنی کلمه صائح در فرهنگ فارسی

( اسم ) صیحه زننده

جملاتی از کاربرد کلمه صائح

و قال ع «اربع خصال من کان فیه کان منافقا: اذا حدّث کذب، و اذا وعد اخلف، و اذا عاهد غدر، و اذا خاصم فجر، و ما من غادر الّا و له لواء یوم القیمة یعرف به و صائح یصیح هذا غادر بنی فلان مسود وجهه مزروقة عیناه، مصفوفة یداه، معقولة رجلاه، علی رقبته مثل الطود العظیم من ذنوبه.»