شادی فزا

معنی کلمه شادی فزا در لغت نامه دهخدا

شادی فزا. [ ف َ ] ( نف مرکب ) یا شادی فزای. مخفف شادی افزای :
چو بشنید مهتر برآمد ز جای
لبش گشت خندان و شادی فزای.فردوسی.باز گو آن قصه کان شادی فزاست
روح ما را قوت و دل را جان فزاست.مولوی.رجوع به شادی افزا یا شادی افزای شود.

معنی کلمه شادی فزا در فرهنگ عمید

شادی افزا، افزایندۀ شادی و نشاط.

معنی کلمه شادی فزا در فرهنگ فارسی

یا شادی فزای مخفف شادی افزای

جملاتی از کاربرد کلمه شادی فزا

دیده و دل چون بدان خط معنبر رو نهاد ساحتی شادی فزا و راحتی غم کاه یافت
گوئی از یاد بزم و ساغر تو باده شادی فزا و غم کاهست
خرمی شادی فزا که مایهٔ مستی است هیچ دوایی نکرده چارهٔ غم را
به موکب اندر کشورستان و داد دهند به مجلس اندر شادی فزا و غم‌ کاهند
شرابی ده چو روی خرم دوست به دل شادی فزا یعنی غم دوست
عجب این خاک، خاک مشک بیز است که هم شادی فزا هم غصه خیز است
زان لاله روی دلستان روید ز رویم زعفران هر لحظه زان شادی فزا بیش است کارافزاییم