شاخ در شاخ. [ دَ ] ( ص مرکب ) کنایه از دور و دراز و گوناگون. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). شاخ بشاخ : بدین امیدهای شاخ درشاخ کرمهای تو ما را کرد گستاخ.نظامی ( از آنندراج ).|| کنایه از گریه کردن بسیار. ( برهان قاطع ). و رجوع به شاخ بشاخ شود.
معنی کلمه شاخ در شاخ در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - رنگارنگ گوناگون شاخ بشاخ . ۲ - دور و دراز .
جملاتی از کاربرد کلمه شاخ در شاخ
درختی دید عالی شاخ در شاخ هزارش بند چون طوبی به هر شاخ
صفت باغ می کند بلبل شاخ در شاخ می رود سخنش
نو درختان شاخ در شاخ اندر او در نوا مرغان گستاخ اندر او
درختانش کشیده شاخ در شاخ به تنگ آغوشی هم نیک گستاخ
بدین امّیدهای شاخ در شاخ کرمهای تو ما را کرد گستاخ
دانهای را که به آغوش زمین است هنوز شاخ در شاخ و برومند و جوان میبینم