ان شئت من یحکیک برق خدوده ضعفی و صفره و جنتی مصداق
مقاتل گفت: سلیمان (ع) در جمع بنی اسرائیل نشسته بود، مرغی بوی برگذشت و بانگ همی کرد چنان که مرغان بانگ کنند، سلیمان گفت با همنشینان خویش: هیچ دانید که این مرغ چه میگوید؟ گفتند یا نبیّ اللَّه تو به دانی، گفت این مرغ بمن برگذشت و گفت: السّلام علیک ایّها الملک المسلّط علی بنی اسرائیل، اعطاک اللَّه سبحانه الکرامة و اظهرک علی عدوّک، انّی منطلق الی فراخی ثمّ امرّ بک الثّانیة، و انّه سیرجع الینا الثّانیة، فانظروا الی رجوعه. قال: فنظر القوم طویلا اذ مرّ بهم، فقال: السّلام علیک ایّها الملک ان شئت ایذن لی کیما اکتسب علی فراخی حتّی اشبعها ثمّ آتیک فتفعل بی ما شئت. سلیمان با ندیمان و هامنشینان خویش گفت: شما هیچ دانستید و دریافتید سخن گفتن من با وی و دستوری دادن من او را بآنچه میدرخواست؟گفتند: یا نبیّ اللَّه ما هیچ ندانستیم مگر اشارتی که بدست خویش با وی میکردی.
اذا شئت أن تلقی المحاسن کلها ففی و جه من تهوی جمیع المحاسن
لیس لی فیماسواک حظ فکیف ما شئت فاختبرنی
و روی ان خازن الماء اتاه فقال یا ابراهیم ان اردت اخمدت النّار فانّ خزائن المیاه و الامطار بیدی، و اتاه خازن الریاح فقال ان شئت طیرت النّار فی الهواء فانّ خزائن الرّیاح بیدی، فقال ابراهیم لا حاجة بی الیکم.
فما شئت کان و ان لم نشأ و ما شئت ان لم نشأ لم یکن
مجنون توام ای لیلی حسن یا مفتقرم، ما شئت فقل
و عن عائشة: ان حمزة بن عمرو قال یا رسول اللَّه! انی کنت اسرد الصوم أ فاصوم فی السفر؟ قال ان شئت فصم، و ان شئت فافطر.»