سامندر

معنی کلمه سامندر در فرهنگ عمید

= سمندر

معنی کلمه سامندر در فرهنگ فارسی

( اسم ) جانوری از رده ذوحیاتین دمدار که خود تیره خاصی را به وجود آورده است . این جانور دارای قدی متوسط ( حد اکثر ۲۵ سانتی متر ) و پوستی تیره رنگ با لکه های زرد تند میباشد . محل زندگی سمندر در اماکن نمناک تاریک و غارها و تغذیه وی از حشرات و کرمهاست . بدنش نسبتا فربه است و بدنی استوانه یی شکل ختم میشود . حیوانی است بی آزار ولی ماده ای لزج از پوست وی ترشح میشود که سوزاننده است سالامندرا سالا ماندر . توضیح گفته اند وی در آتش نمیسوزد و آن اغراق آمیز است .

جملاتی از کاربرد کلمه سامندر

نه عشق آتش و جان من است سامندر نه عشق کوره و نقد من است زر تمام
کسی کز نام او بر بحر بی‌کشتی عبر یابی چو سامندر ز مهر او روی در نار شمس الدین
چشم من بر چهر او بین خال او در چشم من تا در آذر بط همی بینی و سامندر در آب