سال به سال

معنی کلمه سال به سال در فرهنگ عمید

هرسال، سالی یک بار.

جملاتی از کاربرد کلمه سال به سال

در فصل اول، ۲۰ باشگاه عضو شد و تعداد آنها سال به سال افزایش یافت تا امروز که این تعداد نزدیک به ۲۵۰۰ تیم است.
یکی ز وقت به وقت و یکی ز روز به روز یکی ز سال به سال و یکی ز ماه به ماه
ای چون گل نو که بینمت سال به سال گردیده چو روزگار از حال به حال
شیخ می‌گفت که با دست بدست ایشان و بدست سلیمان هم که وَلِسُلیمانَ الرّیحَ. بدانکه او ملکت خواست، بچهل سال به سال آن جهانش و به چهل سال بعد از همۀ پیغامبران در بهشت شود.
ای چون گل نو که بینمت سال به سال گردنده چو روزگاری از حال به حال
حتی یک سعادت مادام العمر فقط یک فنجان است. زندگی چهل و نه ساله در خواب می گذرد. من نه زندگی چیست و نه مرگ. سال به سال - همه به جز یک رویا. بهشت و جهنم هر دو جا مانده اند. من در سپیده دم مهتاب ایستاده ام، فارغ از ابرهای دلبستگی.
عهد همچون گل تر سال به سال افکندی باز همچون مه نو ماه به ماه آوردی
نه مه و هفته بلکه سال به سال جای دارد در آن سیاه مبال
از سوی دیگر به دلیل تغییرات اقلیمی میزان بارش در ابهر سال به سال کمتر شد. با گرم‌تر شدن هوا، برف‌هایی هم که می‌بارید، زودتر آب می‌شد و چشمه‌ها در فصول گرم سال خشک می‌شدند. این کاهش بارندگی‌ها به همراه برداشت بی‌رویه، که از اواخر دهه 1340 شمسی آغاز شده بود، منجر به روندی شد که ابهررود در حال حاضر یک رودخانه کاملاً خشک است.