سافلین. [ ف ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ سافل در حالت جری و نصبی. رجوع به سافل شود. || پیری یعنی پائین ترین زندگانی. ( شرح قاموس ). || هلاک شدن. ( شرح قاموس ). || گمراهی از برای کسی که کافر شده است ، بواسطه آنکه هر زائیده شده که زائیده میشود برفطرت به آفرینش اسلام است پس آنچه از او کافر و گمراه شد او به اسفل سافلین گرائیده میشود. ( شرح قاموس ) : ثم رددناه اسفل سافلین. ( قرآن 95 / 5 ). - اسفل سافلین ؛ هفتمین طبقه دوزخ که زیرهمه طبقات دوزخ است. ( غیاث اللغات ).
معنی کلمه سافلین در فرهنگ عمید
= سافل
معنی کلمه سافلین در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع سافل در حالت نصبی و جری یا اسفل سافله ۱ - هفتمین طبقه دوزخ که در زیر طبقات است . ۲ - گمراهی کافر ضلالت .
معنی کلمه سافلین در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی سَافِلِینَ: سمت پایین ها ریشه کلمه: سفل (۱۰ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه سافلین
هر گه که بشهوت آید از عشق فرو در اسفل سافلین گرفتار بود
زین اسفل سافلین برون آ جایت چو حریم آن نگارست
بدانک قالب انسان را چون از چهار عنصر آب و آتش و باد و خاک خواستند ساخت آن عناصر را بر صفت عنصری و مفردی بنه گذاشتند آن را بدرکات دیگر فرو بردند. اول در که مرکبی زیراک عنصر مفرد تا درمقام مفردی است بعالم ارواح نزدیکتر است بر آن قضیه که شرح رفته است. و چون بمقام مرکبی خواهند رسانید مقام مفردی بباید گذاشت و بمرکبی آمد پس بیک در که از ارواح دورتر افتد و چون به مقام نباتی خواهدآمد مقام مرکبی وجمادی بباید گذاشت پس درکهای دیگر دورتر افتد از عالم ارواح و از نباتی چون بحیوانی پیوندد در کتی دیگر فروتر رود و از حیوانی چون بمقام انسانی رسد در کتی دیگر فروتر رود. از شخص انسانی درکتی دیگر فروتر نیست اسفل سافلین عبارت از آن است. این سخن با عناصر است که بتغیر احوال بدین درکات میرسد از بعد ارواح ولکن اگر نظر با ملکوت جمادی کنی که بدین مراتب بمرتبه انسانی رسید این معنی درجات باشد نه درکات و در هر مقام بارواح نزدیکتر میشود نه دورتر. فاما سخن ما در صورت عناصر میرود که ملک است نه در ملکوت آن پس بدین اشارت که رفت و تقریر که کرده آمد قالب انسانی ازجمله آفرینش بمرتبه فروتر افتاد و اسفل سافلین بحقیقت او آمد اشارت «ثم رددناه اسفل سافلین» بتعلق روح است بقالب. پس از اینجا معلوم شود که اعلی علیین آفرینش روح انسان است و اسفل سافلین قالب انسان و از اینجا روشن شود معنی این بیت:
لاجرم اسفل بود از سافلین ترک او کن لا احب الافلین
پس چون سالک صادق بجذبه ارادت از اسفل سافلین طبیعت روی باعلی علیین شریعت آرد و بقدم صدق جاده طریقت بر قانون مجاهده و ریاضت در پناه بردقه متابعت سپردن گیرد از هر حجاب که گذر کند از آن هفتاد هزار حجاب او را دیدهای مناسب آن مقام گشاده شود و احوال آن مقام منظور نظر او گردد.