ساز زن

معنی کلمه ساز زن در لغت نامه دهخدا

ساززن. [ زَ] ( نف مرکب ) سازنواز. سازنده. شکافه زن :
بمرگم نیاید کس از مرد و زن
بغیر از مغنی و جز ساززن.؟رجوع به ساز شود.

معنی کلمه ساز زن در فرهنگ عمید

کسی که ساز می زند، نوازنده.

معنی کلمه ساز زن در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که ساز زند نوازنده . ۲ - تار زن .

جملاتی از کاربرد کلمه ساز زن

زخمه به تار ساز زن باده بساتگین بریز قافلهٔ بهار را انجمن انجمن نگر