ساتی
معنی کلمه ساتی در لغت نامه دهخدا

ساتی

معنی کلمه ساتی در لغت نامه دهخدا

ساتی. ( اِخ ) رجوع به ساطی شود.
ساتی. ( اِخ ) الهه هندی. دختر داکشا وهمسر شیوا است. چون پدرش شوهر او را تحقیر کرد ساتی خود را در آتش انداخت.
ساتی. ( اِخ ) درنزد مصریان قدیم فرشته ای است موکل بر ارواح. در آثار باستانی مصر تصویر او در حالی که روح بصورت مرغی بر زانوی او نشسته دیده میشود. ( قاموس الاعلام ترکی ).
ساتی. ( اِخ ) معروف به اِریک آهنگ ساز معروف فرانسوی ( 1866 - 1925 م. ) است.
ساتی. ( اِخ ) پسر لاودای از جنگاوران عصر غازان خان ایلخان ایران ( 694 - 703 ) است. رجوع به تاریخ غازانی ص 98 و 99 شود.
ساتی. ( اِخ ) ( امیر... بهادر ) در شمار دلاوران سلطان اویس جلایری ایلکانی ( 757 - 777 ) مذکور است. بسال 765 که میان شاه شجاع مظفری و برادرش شاه محمود آتش اختلاف بالا گرفت و شاه محمود از سلطان اویس یاری خواست سلطان اویس به ظاهر برای کمک به شاه محمود و در معنی برای تسلط بر قلمرو حکمرانی آل مظفر سپاهی را از تبریز به اصفهان روانه کرد وامیر ساتی بهادر از سرکردگان آن سپاه بود، و در نبردی که در دهی بنام خونسار در شمال شرقی شیراز در پنج فرسخی جنوبی گلخنگان از بلوک سرچاهان سردسیر فارس روی داد امیر ساتی فرمانده میسره سپاه شاه محمود بود. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 691 و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 297 و تاریخ عصر حافظ غنی ص 206 و 211 شود.

معنی کلمه ساتی در فرهنگ عمید

آیینی در میان هندوها که طبق آن زنی که شوهرش می مرد باید خود را در آتشی که برای سوزاندن جسد آماده می شد، می انداخت تا با جسد او بسوزد و خاکستر شود.

معنی کلمه ساتی در فرهنگ فارسی

در نزد مصریان قدیم فرشته ایست موکل بر ارواح .در آثار مصریان تصویرش در حالی که روح بصورت مرغی بر زانوی وی نشسته مصور شده .
در شمار دلاوران سلطان اویس جلایری ایلکانی مذکور است

معنی کلمه ساتی در فرهنگ اسم ها

اسم: ساتی (دختر) (فارسی) (تلفظ: sati) (فارسی: ساتی) (انگلیسی: sati)
معنی: در مصر باستان، نام فرشته نگهبان ارواح

معنی کلمه ساتی در دانشنامه عمومی

ساتی (اسطوره مصر). ساتیس، ساتت یا ساتی، خدای سیل در رود نیل پنداشته می شده است. او یکی از ایزدبانوان مصر علیا بود و همراه با خنوم و آنوکت، بخشی از سه گانه الفانتین را تشکیل می دادند. فرقهٔ او در شهر باستانی اسوان در جنوب مصر بوده است. در جنوب مصر او را به عنوان مادر رود نیل می شناختند.
ساتیس این خدا با داشتن روسری کرکس و تاج سفید مصر علیا و آراسته به شاخ بزکوهی و در حال حمل تیر و کمان ترسیم شده است. او را در حالت جاری ساختن آب نیل به بیرون از بستر خود و آبیاری زمین نیز به تصویر کشیده اند.

معنی کلمه ساتی در دانشنامه آزاد فارسی

ساتی (suttee)
(در سانسکریت به معنای «زن وفادار»). رسمی رایج در هندوستان؛ به موجب آن زنانی که بیوه می شوند خود را، یا به همراه جسد همسرشان یا اگر همسرشان مدتی پیش تر مرده باشد جدا از وی، در تل مرده سوزان افکنده می سوزانند. قدیمی ترین ذکری که از این مراسم شده به ۳۱۶پ م باز می گردد. نخست مراسمی بود در انحصار اعضای خانوادۀ سلطنتی، اما سپس عمومیت یافت و قانونی شد. در ۱۸۲۹ انگلیسی ها آن را ملغی کردند، اما در بعضی نقاط دورافتادۀ هندوستان تا ایام اخیر وجود داشت. عمل به قانون ساتی اگرچه اختیاری بود، در اجتماعات سنتی بیوه ای که از عمل به آن امتناع می کرد طرد می شد.

جملاتی از کاربرد کلمه ساتی

ساتی یک آیین مذهبی در میان جوامع هندی بود که در آن، زنی که شوهرش را به تازگی از دست داده بود، در مراسم ختم شوهرش، خودش را آتش می‌زد. در هند باستان این رسم اهمیت فرهنگی و دینی بسیاری داشت و نشانه وفاداری زن به شوهر تلقی می‌شد. هر چند بیشتر ساتی‌ها به صورت داوطلبانه انجام می‌گرفت اما فشارهای خانوادگی و اجتماعی و اجبارها زن را به شرکت در این مراسم وامی‌داشت. رسم ساتی هم در بین زنان عادی و هم در بین زنان اشرافی رایج بود و یک فریضه دینی محسوب می‌شد. این سنت دینی از تاریخ ۱۸۲۹م نادر و غیرقانونی شد.
اریک ساتی یکی از پیشروان موسیقی مدرن است و تأثیر زیادی در موسیقی نوین فرانسه داشته‌است. وی ابتدا به شیوهٔ «واگنر» به خلق اثر می‌پرداخت، سپس به امپرسیونیست‌ها گروید و در آخر موسیقی اکسپرسیونیستی را برگزید. اریک ساتی در کاربرد فواصل نهمِ پی‌درپی و موازی، نسبت به دبوسی تقدم دارد، راول و دبوسی تأثیر زیادی از وی گرفتند. اریک ساتی در همهٔ آثار خود دارای بدعت و ابتکار بود و بر خلاف امپرسیونیست‌ها تحت تأثیر آهنگسازان کلاسیک نیز بود و از ترکیب موسیقی کلاسیک، جاز و مدرن، آثار استهزاآمیزی می‌ساخت. از این رو وی را آهنگساز شوخ‌طبع و ظریفی معرفی می‌کردند.
در سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸) از خدمت دولت استعفا نمود و به کار در شرکت هواپیمایی ساتی پرداخت.