ساتی بیگ
معنی کلمه ساتی بیگ در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ساتی بیگ در دانشنامه آزاد فارسی
از زنان فرمانروای مغول (۷۳۹ـ۷۴۰ق). دختر اولجایتو سلطان محمد خدابنده و خواهر ابوسعید بهادرخان بود. در ۷۱۹ق ابوسعید ساتی بیگ را به ازدواج امیرچوپان درآورد. اما هنگامی که امیرچوپان طغیان کرد، ساتی بیگ به سلطانیه نزد برادر برگشت . چون ارپاگاون (ارپاخان ) به سلطنت رسید، ساتی بیگ را به عقد خود درآورد، اما با کشته شدن او، وی به دربار امیر شیخ حسن کوچک پناهنده شد. شیخ حسن کوچک نیز هنگام ورود به تبریز، ساتی بیگ را به مقام ایلخانی انتخاب کرد و دستور داد نام او را در خطبه ها و سکه ها وارد کنند. به این ترتیب آذربایجان و ارّان به فرمان ساتی بیگ و شیخ حسن کوچک درآمد. ساتی بیگ در سلطنت و حکمرانی و لشکرکشی و کشورگشایی مهارت بسیار داشت و در میان مغولان بی همتا بود.
جملاتی از کاربرد کلمه ساتی بیگ
مدت کوتاهی پس از شکست از چوبانیان، قره جوری توسط حسن کوچک برکنار شد و بعداً توسط حسن بزرگ شکست خورد. در اواخر سال 1338 صلح اعلام شد، حسن بزرگ آذربایجان را به حسن کوچک و آناتولی را به مالک اشرف واگذارد. علیرغم همه ضررها، حسن بزرگ کنترل دیار بکر، عراق، خوزستان و بغداد را حفظ کرد. با این وجود، او به دنبال خلاصی از تهدید چوبانی بود. او تاج و تخت ایلخانی را به طغا تیمور که در اوایل سال 1339 حمله کرد، پیشنهاد داد. اما حسن کوچک ساتی بیگ را برای ازدواج پیشکش کرد و وقتی طغا به گرمی به این پیشنهاد پاسخ داد، نامه هایی را به حسن بزرگ فرستاد و استان عراق عرب را تحویل داد. حسن بزرگ، خشمگین شد، لشکرکشی خود را برای حمایت از طغا، که در تابستان همان سال مجبور به عقب نشینی شد، متوقف کرد.