معنی کلمه ساتل در لغت نامه دهخدا
ساتل. [ ت ِ ] ( اِ ) داروئی است مانند کمای خشک شده ، و آن را به شیرازی روشنک خوانند. و با شین نقطه دار ( شاتل ) هم آمده است. و معرب آن ساطل است. ( برهان ) ( آنندراج ). ساطل... با شین نقطه دار هم آمده است.( برهان ) ( آنندراج ). شاتل... معرب آن شاطل است. ( برهان ) ( آنندراج ). شاطل ، روشنک. گرم است ، مسهل صفرا و اخلاط غلیظ. ( منتهی الارب ). رجوع به شاتل و ساطل شود.