ساء

معنی کلمه ساء در لغت نامه دهخدا

ساء. ( ع مص ) غمگین کردن. ( دهار ). مثل سوء. ( زوزنی ).

معنی کلمه ساء در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَاءَ: بد است
معنی یَسُوءُواْ: که اندوهگین کنند (از مسائه به معنای غصهدار کردن است . " ساء زید فلانا" یعنی زید فلانی را اندوهناک کرد)
ریشه کلمه:
سوء (۱۶۷ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه ساء

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدِینَ فِیها وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ ای ساء المکان الّذی صاروا الیه.
سئل النبی (ص): ایّ النّاس خیر؟ قال: من طال عمره، و حسن عمله. قیل: فأیّ النّاس شرّ؟ قال من طال عمره، و ساء عمله.
طعنه بویس و قرن زنی و قرین است دیو و ددت قرنها و ساء قرینا
قوله: «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ» سبب نزول این آیت آن بود که مدتی بگذشت که جبرئیل (ع) برسول خدای (ص) نیامد و وحی نیاورد، گفته‌اند چهل روز بود و بروایتی پانزده روز و بروایتی دوازده روز، و کافران ظنّ بد بردند و گفتند: «انّ محمّدا و دعه ربّه و قلاه» و رسول خدای (ص) از ناآمدن جبرئیل دلتنگ و رنجور گشت و بر وی دشخوار آمد. تا ربّ العزة جبرئیل را فرستاد و آیت آورد: «وَ الضُّحی‌ وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی‌ ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی‌» رسول (ص) گفت: «ابطأت علیّ حتی ساء ظنی و اشتقت الیک»