زقم

معنی کلمه زقم در لغت نامه دهخدا

زقم. [ زَ ] ( ع مص ) خوردن و فروبردن به گلو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || طعام زقوم خوردن ( والفعل من نصر ). ( ناظم الاطباء ). رجوع به تزغیم شود.

معنی کلمه زقم در فرهنگ فارسی

خوردن و فرو بردن به گلو یا طعام زقوم خوردن

معنی کلمه زقم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۳(بار)

جملاتی از کاربرد کلمه زقم

۳. به صورت بازگشتی پیمانه را با شروع از زقم بعدی (سمت راستی) مرتب می‌کند.