زرکشی

معنی کلمه زرکشی در لغت نامه دهخدا

زرکشی. [ زَ ک َ ] ( اِخ ) محمدبن عبداﷲبن بهادر زرکشی فقیه شافعی. وی در اصل ترک بود ولی در مصر متولد شد و وفات یافت ( 745 - 794 هَ. ق. ). تصانیف فراوانی در فنون دارد، از آن جمله است : الدیباج فی توضیح المنهاج ، مجموعة، المنثور. ( از اعلام زرکلی ج 3 ص 933 ). رجوع به معجم المطبوعات شود.

معنی کلمه زرکشی در فرهنگ فارسی

محمد بن عبدالله ابن بهادر زرکشی فقیه شافعی . وی در اصل ترک بود و در مصر متولد شد

معنی کلمه زرکشی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بدرالدین محمد بن بهادر بن عبدالله زرکشی (منهاجی)، (۷۴۵-۷۹۴ق) اهل مصر که فقیهی شافعی، مفسر، اصولی، محدث و ادیب بود.
کتاب معروف او در علوم قرآنی کتاب البرهان فی علوم القرآن است. او در این کتاب با استقصاء کاملی از فنون و علوم قرآن، کتاب خود را در ۴۷ فصل جمع آوری کرد که هر فصلی فنی و علمی از فنون و علوم قرآنی را مورد کنکاش قرار داده است و در مورد هر کدام مطالب مورد نیاز را گرد آورده است. او گوی سبقت از پیشینیان برد و برای آیندگان الگویی گرانبها و کم نظیر ارائه کرد.
استادان
جمال الدین اسنوی ، سراج الدین بلقینی .
آثار علمی
الاتقان فی تفسیرالقرآناعلام الساجدبحرالمحیطتشنیف المسامعالتنقیحزهرالعریشسلاسل الذهبلقطه العجلانالبحرشرح التنبیهشرح جمع الجوامعشرح علوم الحدیثالدیباجمجموعهالمنثورخبایا الزوایاالبرهان فی علوم القرآن
منبع
...

جملاتی از کاربرد کلمه زرکشی

جامه‌های زرکشی را بافتن درها از قعر دریا یافتن