زبان گز
معنی کلمه زبان گز در فرهنگ عمید
معنی کلمه زبان گز در فرهنگ فارسی
هرچیزتندوتیزیابسیارشیرین که زبان رابگزد
جملاتی از کاربرد کلمه زبان گز
اندر شب غم بدوست چشمم روشن چو آتش شمع ار چه زبان گز باشد
آن آب دل افروز دل رز در ده صافی شده را درد زبان گز در ده
همچو زنبور شد زبان گز و باز در گوارش لعاب زنبور است
چون نقاب بلور بر بندد آن عقیق تر زبان گز او