قادسیه

قادسیه

معنی کلمه قادسیه در لغت نامه دهخدا

قادسیه.[ دِ سی ی َ ] ( اِخ ) جائی است که تا کوفه 15 فرسنگ وتا عذیب چهار میل فاصله دارد. طول آن شصت و نه درجه و عرض آن 31 درجه و 3 2 درجه است ، جنگ معروف قادسیه میان مسلمین و ایرانیان در این زمین اتفاق افتاده است. ( معجم البلدان ). رجوع به قادسیه ( جنگ ) شود.
قادسیه. [ دِ سی ی َ ] ( اِخ ) جنگ...در سال چهاردهم هجری ( 635 م. ) بین سپاه ایران و مسلمانان در سرزمین قادسیه اتفاق افتاد. در زمان خلافت عمر عده ای مأمور شدند که یزدگرد، شاه ایران را به اسلام دعوت کنند. این عده به تیسفون وارد شدند و به دربار یزدگرد راه یافتند. مردم تیسفون که این هیئت را دیدند آنها را به واسطه لباسشان استهزاء می نمودند و مخصوصاً کمانشان را به آلت پشم ریسی زنها تشبیه میکردند، ولی بدن لاغر و خشکیده و در عین حال متهور و جسور و خاصه لحن نظامی آنها نظر یزدگرد را که در آن وقت از سقوط شام هم با خبر شده بود جلب کرده آنان را با احترام پذیرفت و پرسید مقصودتان چیست ؟ آنها اظهار داشتند که باید اسلام را قبول کنید و یا جزیه بدهید. شاه در جواب با حقارت به آنها نگریسته اشاره به فقر و بدبختی آنها کرده گفت شما همان مردمی نیستید که سوسمار میخوردید و اطفال خود را زنده به گور میکردید. نمایندگان عرب با لحن ساده ای تصدیق نموده گفتند که وضع آنها در سابق همینطور بود، و حالیه آن وضع بکلی تغییر کرده است. یزدگرد دعوت آنان را رد کرد و آنان گفتند اکنون که تو شمشیر را اختیار کردی حکم بین ما و توهمان خواهد بود. در سال بعد کوششی از طرف یزدگرد بعمل آمد و لشکری بالغ بر یکصدوبیست هزار نفر جمعآوری کرده و سرداری این لشکر را به رستم واگذاشت. این سردار از فرات عبور کرده داخل سواد شده دنبال لشکریان عرب افتاد. جنگ قادسیه که مانند جنگ ایسوس در عداد جنگهای قطعی دنیا بشمار می آید این هنگام رخ داد. این جنگ در چهار روز متوالی دوام داشت. در روز اول اسبهای عرب از فیلان که آنها را جلو نگاهداشته بودند فرار کردند. چنین به نظر می آمد که فتح با لشکر ایران است ، اما بعد که دسته ای از تیراندازان به فیلها حمله بردند، سواران عرب از خطر جسته و ایرانیان را عقب نشاندند. در روز دوم لشکر امدادی عرب از سوریه وارد شد. ابتدا جنگ چندان شدتی نداشت و طرفین به جنگ و گریز میپرداختند ولی بالاخره اعراب سواره نظام ایران را شکست دادند. این روز جنگ به نفع مسلمانان خاتمه یافت. در روز سوم بار دیگر فیلها در خط جنگ ظاهر شدند ولی قعقاع بن عمرو رئیس نیروی امدادی که از شام آمده بود چشم فیل بزرگ سفیدی را با نیزه کور کرد، دیگری با فیل دیگر نظیر این را معمول داشت. بالاخره فیلها برگشته در لشکر ایران باعث اختلال شدند. اعراب بواسطه رسیدن قوای عمده ای از شام قویدل شده و شب هنگام روحیه مسلمانان بهتر از روحیه لشکر ایران بود. دو تن از سرداران لشکر مسلمان هر کدام جداگانه در تاریکی شب به لشکرایران حمله بردند و جنگ در تمام شب جریان داشت. این شب را «لیلة الهریر» مینامند، چه صداهائی شبیه به صدای شغال و سگ از مجروحین طرفین فضا را پر کرده بود.در روز چهارم یعنی روز آخر جنگ اعراب قلب لشکر ایران را متزلزل ساختند. در این هنگام باد سختی بنای وزیدن را گذاشت که شن زیاد به سر و روی سپاه ایران میریخت ولی اعراب که پشت به طوفان بودند چندان صدمه ای ندیدند. رستم همین که خود را در معرض خطر دید میان بارو بنه قاطرها پناه برد. در این گیرودار یکی از بارها به زمین افتاده و او را مجروح ساخت. او خود را درنهر انداخت که شاید جانی بدر برد، لکن بلال بن علقمه پشت سر او در آب جست و وی را به قتل رسانید. این واقعه لشکریان ایران را به هراس انداخته دلهای خود را باختند و هزاران نفر خود را در آب انداخته غرق شدند. فتحی که در این جنگ نصیب اعراب شد صدمه سختی به روحیه ایرانیان وارد ساخت. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 474 - 489 ) ( تاریخ ایران سایکس ترجمه فخر داعی گیلانی ج 1 صص 685 - 689 ). و رجوع به ایران در زمان ساسانیان کریستنسن ترجمه یاسمی چ 2 تهران ص 525 به بعد شود.

معنی کلمه قادسیه در فرهنگ فارسی

محلی بود در مغرب ایران که تا کوفه ۱۵ فرسنگ و تا عذیب ۴ میل فاصله داشت . منسوب بدان [ قادسی ] است . یا جنگی بود که در قادسیه بین ایران و عرب بزمان یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی و عمر خلیفه دوم در سال ۱۴ ه./ ۶۳۵ م . در گرفت . سردار سپاهیان ایران رستم فرخزاد و سردار بازیان سعد بن ابی وقاص بود . جنگ ۴ روز طول کشید و سرانجام ایرانیان شکست یافتند .
جنگ در سال چهاردهم هجری بین سپاه ایران و مسلمانان در سرزمین قادسیه اتفاق افتاد .

معنی کلمه قادسیه در دانشنامه عمومی

قادسیه (کویت). قادسیه ( به عربی: القادسیة ) یک منطقهٔ مسکونی در کویت است که در استان عاصمه واقع شده است. قادسیه ۲۴٬۷۴۶ نفر جمعیت دارد و ۲۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه قادسیه در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:جنگ

معنی کلمه قادسیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] قادسیه، از منزلگاه های نزدیک کوفه. در این منزلگاه، قیس بن مسهر صیداوی به دست حصین بن نمیر دستگیر شد. قیس، فرستاده امام حسین(ع) به سوی اهالی کوفه بود. امام حسین(ع) پس از عذیب هجانات، مسیر را به سمت قصر بنی مقاتل تغییر داد و به قادسیه نرفت.
قادسیه محلی در ۱۵ میلی کوفه و ۴ میلی عذیب هجانات قرار دارد. جنگ قادسیه در زمان عمر بن خطاب به سال ۱۴ قمری بین سپاه ایران و اعراب مسلمان در این سرزمین واقع شد.
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است
نام محلی نرسیده به کوفه (در 15 فرسخی کوفه و 61 فرسخی بغداد). در همین محل میان سپاه اسلام و ایران در زمان خلیفه دوم نبرد درگرفت و این منطقه به تصرف مسلمین درآمد.
و در همین مکان بود که حصین بن نمیر تمیمی (رئیس شرطه های آن منطقه) و نیروهای گشتی ابن زیاد، پیک حسین بن علی علیه السلام (قیس بن مسهر صیداوی) را دستگیر کردند و نزد ابن زیاد فرستادند.
قیس، حامل نامه ای از امام به سوی مردم کوفه بود و همانجا نامه را با دندانهایش پاره کرد تا اسامی مخاطبان بدست نیروهای دشمن نیفتد.
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
[ویکی شیعه] قادسیه (ابهام زدایی). قادسیه ممکن است به یکی از موارد ذیل اشاره داشته باشد:

جملاتی از کاربرد کلمه قادسیه

ابن جوزی از شفیق بلخی نقل کرد که: به سال یکصد و چهل و نه بهر حج گزاردن بیرون شدم و به قادسیه فرود آمدم. در آن جا جوانی زیباروی و گندمگون را دیدم در جامه ای پشمین و روی پوشی و نعلینی در پا که از مردمان دورتر بنشسته بود.
نقلست که شبی اهل قادسیه شنیدند که دوستی از دوستان خدای خود را در وادی شیران باز داشته است او را دریابید خلق جمله بیرون آمدند و بوادی سباع رفتند دیدند نوری را که گوری فرو برده بود ودر آنجا نشسته و گرد بر گرد او شیران نشسته شفاعت کردند و او را به قادسیه آوردند پس از آن حال سئوال کردند گفت: مدتی بود تا چیزی نخورده بودم و درین بادیه بودم چون خرمابن بدیدم رطب آرزو کردم گفتم هنوز جای آرزو مانده است در من درین وادی فروآیم تا شیرانت بدرند تا بیش خرما آرزو نکند.
صدام حسین با برجسته‌سازی چهره عربی اسلام، مثل تأکید بر تبار عربی محمد، زبان عربی قرآن و جایگاه شهرهای مقدس اسلام در کشورهای عربی، تلاش کرد نقش ایران و ایرانیان را در منطقه کمرنگ سازد و اعراب را از آن‌ها برتر بداند. بعدها، با تأکید برتری اعراب بر ایرانیان، او جنگ خود علیه ایران را جنگ قادسیه دوم خواند.
جنگ ایران و عراق یا جنگ هشت‌ساله (در ادبیات جمهوری اسلامی: جنگ تحمیلی و دفاع مقدّس؛ در منابع عربی و غربی: جنگ اول خلیج فارس) که در عراق با نام قادسیه صدام از آن یاد می‌شد، طولانی‌ترین جنگ متعارف سده بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید.
استان قادسیه (به عربی: محافظة قادسیه) یکی از استان‌های هجده‌گانه کشور عراق است.
بدو گفت رو با سپاهی دمان به سر منزل قادسیه بمان
فرستاده ی بگرفت و منزل برید بدو گشت چون قادسیه پدید
با شیاطین کین کشیم از خنجر توفیق حق چون ز قادسیه سوی عقبهٔ شیطان شویم
او در جایی از این کتاب در مورد دلبستگی ایرانیان و پشتیبانی آنها از حسین بن علی به نقل از ابوعلی سیمجور ذکر می‌کند که «عده‌ای از ایرانیان کوفه به سوی قادسیه رفتند و به کربلا رسیدند و خود را به امام حسین رساندند. امام حسین گفت: پس بدانید که من و کسانی که نسبت به من وفا دارند فردا کشته خواهیم شد و شما از راهی که آمده‌اید برگردید تا کشته نشوید… ایرانی‌ها گفتند: کشته شدن همراه تو برای ما سعادت است.»
بگفتا شوید ای دو زیبا جوان ازین ره سوی قادسیه روان
سنان را که زی بصره بودی روان گرفتند در قادسیه گوان