قابل تمیز

معنی کلمه قابل تمیز در لغت نامه دهخدا

قابل تمیز. [ ب ِ ل ِ ت َ ] ( ص مرکب )( اصطلاح حقوقی ) قابل فرجام. رجوع به قابل فرجام شود.

معنی کلمه قابل تمیز در فرهنگ فارسی

اصطلاح حقوقی قابل فرجام رجوع به قابل فرجان شود .

جملاتی از کاربرد کلمه قابل تمیز

او همچنین گزارشی از الگوی سیر و فرجام این بیماریها تهیه کرد. کرپلین باور داشت که روان‌گسیختگی سیری تخریبی دارد که در آن کارکردهای روانی زوال می‌یابند، در حالی که بیماران افسردگی-شیدایی سیری مقطعی داشته و بیماران در مقاطعی هیچ نشانه‌ای از بیماری ندارند. این مقاطع، از دورانهای بیماری حاد مشخصا قابل تمیز بودند. این باعث شد که او آنچه را که ما اکنون اسکیزوفرنی می‌نامیم، زوال عقل زودرس (یا جنون زودرس) بخواند که بخش زوال عقل به دلیل زوال روانی بازگشت ناپذیر است. بعدها مشخص شد که جنون زودرس لزوماً به زوال روانی منجر نمی‌شود و بنابراین اویگن بلویلر نام آن به اسکیزوفرنی تغییر داد تا این اشتباه نامگذاری را تصحیح کند.
پوشاک مردم استان همدان شامل تن‌پوش‌ها، سرپوش‌ها و پای‌افزار است. با وجود این که چهار محور فرهنگی (فارس، ترک، لر، کرد) در استان قابل تمیز است، اما انواع و شیوه‌های پوشاک زنان و مردان مشابه است. بافت پارچه و کفش‌ها به خصوص گیوه پیش از ورود اجناس خارجی در روستاهای استان متداول بوده‌است. به ویژه گیوه‌های شهرستان ملایر که آجیده نامیده می‌شود و جزء دست بافت‌های استان به‌شمار می‌آید.[نیازمند منبع]
نواها داشت ساز عبرت این انجمن اما نگردید از کری قابل تمیز خیر و شر گوشم