قابل تبدیل

معنی کلمه قابل تبدیل در لغت نامه دهخدا

قابل تبدیل. [ ب ِل ِ ت َ ] ( ص مرکب ) قابل تغییر. تبدیل پذیر. صرف پذیر.

معنی کلمه قابل تبدیل در فرهنگ فارسی

قابل تغییر تبدیل پذیر

جملاتی از کاربرد کلمه قابل تبدیل

افزایش عمده هزینه‌ها، مربوط به انتقال تجهیزات و مواد به مدار روی شاتل فضایی است که فضاپیما می‌تواند آن را منتقل کند و ۲۰ هزار دلار به ازای هر کیلوگرم بار است. طرفداران این ایده معتقدند هزینهٔ تولید برق از تابش خورشیدی از فضا قابل تبدیل خواهد بود به منظور کاهش هزینه کلی تحویل تجهیزات و ربات‌ها[پ ۲۰] در این پروژه به کمتر از ۳ هزار و ۵۰۰ دلار به ازای هر کیلوگرم تبدیل خواهد شد.
طبق تعریف جدیدتری که در کتاب مبانی نظری حسابداری از دارایی شده، دارایی مفهومی مالی است یعنی اموال و حقوقی که منافع آتی قابل تبدیل به پول دارند و بر اثر معاملات، عملیات یا رویدادهای مشخص به مالکیت یا تسلط مالکانهٔ یک واحد تجاری درآمده‌اند؛ دارایی آن واحد محسوب می‌شوند.
هنگ کنگ به عنوان یکی از مراکز مالی بین‌المللی با مالیات پایین، تجارت تقریباً آزاد و بازار مالی گسترده شناخته شده‌است. ارز این کشور به نام دلار هنگ کنگ نامیده می‌شود و به صورت قانونی توسط سه بانک بزرگ تجاری بین‌المللی شناخته شده‌است و قابل تبدیل به دلار آمریکا می‌باشد.
دان که جان است قابل تبدیل زیت شد قوت نور در قندیل
تصویر موجود در مستطیلی با ابعاد معین دارای مشخصه‌های قابل تبدیل به کدهای باینری است، در این تبدیل‌ها روش‌های مختلفی وجود دارد که هر یک مزایا و معایب خودرا دارند.
پول مجازی‌ای که بتوان با آن خرید و فروش کرد یک پول قابل تبدیل نام دارد. یک پول مجازی می‌تواند نامتمرکز باشد، مثل رمزپول بیت‌کوین. مبادله یا حتی نگه داشتن پول مجازی قابل تبدیل ممکن است در برخی حوزه‌های قضایی و برای بعضی ملیت‌های به خصوص در زمان‌های به خصوصی غیرقانونی باشد و مباله‌کننده یا دریافت‌کننده یا تسهیل‌کننده مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد.
به این ترتیب میزان توان قابل تبدیل در باد را می‌توان به این ترتیب به دست آورد::