قابل اعتراض

معنی کلمه قابل اعتراض در لغت نامه دهخدا

قابل اعتراض. [ ب ِل ِ اِ ت ِ ] ( ص مرکب ) اعتراض پذیر. || ( اصطلاح حقوق ) حکمی که بتوان بدان اعتراض کرد. هر حکمی که غیاباً از دادگاه بخش یا شهرستان صادر شده باشد. احکام و قرارهائی که غیاباً صادر شده باشند در مدت معین قابل اعتراض است. رجوع به قانون آئین دادرسی شود.

معنی کلمه قابل اعتراض در فرهنگ فارسی

اعتراض پذیر حکمی که بتوان بدان اعتراض کرد .

جملاتی از کاربرد کلمه قابل اعتراض

اشکال آیین‌نامه‌ای معمولاً قابل اعتراض یا بحث و گفتگو نیست و تصمیم رئیس مجلس تصمیم نهایی است.
قانون اساسی هند آزادی بیان را تضمین می‌کند، اما با توجه به سابقه تنش‌های جمعی در این کشور، محدودیت‌های خاصی را برای محتوا، با توجه به حفظ هماهنگی اجتماعی و مذهبی در نظر گرفته‌است. بر اساس قوانین فناوری اطلاعات ۲۰۱۱، محتوای قابل اعتراض شامل هر چیزی است که «یکپارچگی، همبستگی، دفاع، امنیت یا حاکمیت هند، روابط دوستانه با کشورهای خارجی یا نظم عمومی را تهدید کند».
کاهش انرژی بوم صوتی با افزایش نسبت طول به طول بالها، استفاده از کانارد و اطمینان از اینکه امواج فشار منفرد تولید شده توسط هر بخش از ساختار هواپیما به‌طور قابل توجهی یکدیگر را تقویت می‌کنند، به دست می‌آید و صدایی سبک بر روی زمین ایجاد می‌کند. یک بوم صوتی قابل اعتراض مانند هواپیماهای مافوق صوت معمولی.